اصول حاکم بر جامعه قرآنی – جلسه 42 – با موضوع : ظلم ستیزی و حمایت از مظلوم
تاريخ انتشار مطلب
-
-
۱۳۹۷-۰۳-۲۴
شهادت حبیب نجار
انسان های ظلم ستیز در طول تاریخ بسیار بودند. حبیب نجار نیز از این دست انسان هاست که در راه دفاع از پیامبران الهی به طرز فجیعی شهید شد.
-
۱۳۹۶-۱۱-۱۱
صفوان و اجاره شتر به هارون الرشید
صفوان، شترهای بسیاری را برای سفر حج به هارون الرشید اجاره داده بود. امام صادق علیه السلام از این کار او گله کردند.صفوان علت را جویا شد. امام صادق علیه السلام کلام زیبایی فرمودند.
-
۱۳۹۶-۱۰-۲۱
این کدو صاحب دارد!
روزی در نواحی قنات آباد، دو نفر سوار بر اسب و مسلح -به طوری كه قطارهای فشنگ را روی سینه خود بسته بودند- از وسط خیابان به طرف امامزاده حسن میرفتند. یكی از آن سربازان، چپقی بلند در دست داشت و مشغول كشیدن بود...
-
۱۳۹۶-۰۷-۰۶
خواب نادرشاه افشار
نادر شاه افشار شبی خوابش نمی برد و راه می رفت. سرّ آن را پرسیدند. نادرشاه گفت: جوان بودم و شبی در خواب دیدم که دو فرشته مرا با عزت نزد پیامبر بردند و ایشان دو شمشیر به کمرم بستند و فرمود تو حاکم خواهی شد اما به مردم ظلم نکنی.من حاکم شدم. امشب همان دو فرشته را در عالم خواب دیدم ...
-
۱۳۹۶-۰۷-۰۶
سکوت زیان بار
روزی امام صادق علیه السلام در جمع اصحاب خویش فرمود: یکی از دانشمندان را به حال نشسته در قبر خود نگه می دارند و به او گفته می شود صد تازیانه عذاب به تو باید بزنیم، با حال ترس می گوید: طاقت این عذاب را ندارم.با ارفاق به یک تازیان می رسد. می پرسد سبب این عذاب چیست....
-
۱۳۹۶-۰۷-۰۶
شجاعت نواب صفوی
مفتی اعظم سوریه می گفت: «بعد از قرن اول هجری ، شهیدی به عظمت نواب صفوی نداریم. روزی به بخشی از سرحدات اردن رفتیم که بین اردن و اسرائیل و سوریه قرار داشت. شخصیت های معروفی همراهمان بودند: سید قطب، سعید رمضان و محمود صرّاف. نواب مسجدی را در اراضی اشغالی دید و روی تکه سنگی رفت و همه را برای خواندن نماز جماعت دعوت کرد. همه به امامت او نماز تحیت خواندیم...
-
۱۳۹۶-۰۷-۰۶
گناه تماشاچیان کربلا
شخصی نقل می کرد که دیدیم یکی از افرادی که با عمر سعد به کربلا رفته بود موقع رفتن سالم بود ولی نابینا برگشت بدون اینکه زخم شمشیری روی چشمش باشد. علت را از او پرسیدم. گفت: شب یازدهم محرم خوابم برد و در عالم خواب دیدم دو تا ملک آمدند و گفتند که پیامبر با شما کار دارد. گفتم من با پیامبر کاری ندارم، این ملائک یقه ام را گرفتند و کشان کشان روی زمین بردند تا نزد پیامبر رسیدیم...
-
۱۳۹۶-۰۷-۰۶
گریه به خاطر تعریف از خارجی ها
شیخ مرتضی زاهد روزی به منزل یکی از دوستان می رود. پنکه ای می آورند و شیخ با دیدن آن می گوید : این خارجی ها را که چه چیزهای خوبی درست می کنند.آن شخص می گوید از اتاق بیرون رفتم، وقتی برگشتم دیدم که...
-
۱۳۹۶-۰۷-۰۶
دلقک دربار فرعون
روزی دلقک دربار فرعون از جهت تمسخر حضرت موسی ، لباسی شبیه به لباس حضرت موسی بر تن کرد و به دربار فرعون رفت و با تقلید صدا پیامبرخدا را تمسخر کرد.در روزی که لشکریان فرعون در آب نیل غرق شدند اتفاقی جالب برای این شخص افتاد...