مرحوم سید باقر شفتی فقیر بودند .زمانی جگری تهیه کرده بود و برای خانواده خود میبرد. در بین راه به سگی رسید که از فرط گرسنگی بی حال شده بود و شیر نداشت تا به بچههایش شیر بدهد. ایشان به حال حیوان ترحم کرده و جگر را به آن حیوان میدهد...
مرحوم سید باقر شفتی فقیر بودند .زمانی جگری تهیه کرده بود و برای خانواده خود میبرد. در بین راه به سگی رسید که از فرط گرسنگی بی حال شده بود و شیر نداشت تا به بچههایش شیر بدهد. ایشان به حال حیوان ترحم کرده و جگر را به آن حیوان میدهد...