روزى حضرت امیرالمؤمنین على صلواتاللهعلیه از جلوى مغازه قصّابى كه داراى گوشتهاى خوبى بود، عبور نمود. همینكه چشم قصّاب به آن حضرت افتاد، عرضه داشت: «یا امیرالمؤمنین! گوشت خوب و مناسبى دارم. مقدارى از آن را براى منزل خریدارى نمائید».
امام على علیهالسلام فرمود: «پول همراه خود ندارم». قصّاب گفت: «مشكلى نیست. من بابت پول آن صبر مىكنم و هر موقع توانستى پولش را بیاوم».
حضرت فرمود: «خیر، من نسبت به خرید گوشت صبر مىنمایم و نسیه نمىخرم». و بدون آن كه گوشت خریدارى نماید، به حركت خود ادامه داد و رفت.[1]
[1] . ارشاد القلوب دیلمى، ص 119.
بدون دیدگاه