یادداشت/ حجتالاسلام سیدمحمدحسین راجی، مدیر اندیشکده راهبردی سعداء
حکومت دستنشاندۀ پهلوی در ایران، پایانی بر استعمار کهنه و آغازی بر استعمار نو در اقتصاد ایران بود. اگر در دوران قاجار استعمارگران با حمله و سلطه نظامی و تحمیل قراردادهای استعماری، مصنوعات خود را به بازار ایران تحمیل کرده، خزانۀ قاجار را خالی میکردند، در دوران پهلوی عامل دستنشاندهای در جایگاه حاکمیت داشتند که همان روند استعماری را بدون خونریزی و غلبۀ نظامی ادامه میداد.
نفوذ استعمارگران در ساختار قدرت ایران به همین حد باقی نماند و به مرور با حاکم کردن تفکر خود در بین لایههای میانی و مسئولان کشور، حلقه تسلط خود برای چپاول ثروتهای کشور را تنگتر کردند. تربیت انسانهایی با مبانی فکری دولتهای استعماری، روند گذار از «استعمار نو» به «استعمار فرانو» بود.
استعمار نو در دوره پهلوی، خزائن نفتی ایران را به جای مسکوکات و جواهرات نشانه گرفت و در نتیجۀ تحمیل قواعد تجارت آزاد بر اقتصاد ایران، زیرساختهای تولیدی کشور نه تنها تقویت نشد، بلکه زیرساختهای موجود نیز ویران گشت. در این دوران، نفت صادر و اغلب مایحتاج ایران وارد میشد.
محمدرضا پهلوی از مدرنسازی صنایع سخن میگفت؛ اما مدل مدرنیزاسیون وی در واقع مونتاژکاری محصولات غربی و فروش آنها در بازار ایران در ازای صادرات نفت بود. خصوصیات عمدۀ صنایع در این دوره، مصرفی بودن و وابستگی آنها از نظر فناوری، مواد اولیه، قطعات ماشینآلات و نیروی انسانی متخصص بود؛ به طوری که به حرکت درآمدن چرخ صنایع وابسته، نیاز کشور به واردات ملزومات صنعتی چهارگانۀ ذکرشده را تشدید کرد و بدین ترتیب، صنایع وابسته نه تنها کمکی به خودکفایی کشور نکرد، بلکه خود پیشآهنگ وابستگی اقتصادی در ایران شد و سود فراوانی را به کشورهای خارجی رساند. اصلیترین نتیجۀ حمایت رژیم پهلوی از صنایع وابسته، زوال تدریجی صنایع داخلی بود.[1]
از سوی دیگر، آشکارترین ضعف صنعت ایران وابستگی به نفت و عدم افزایش صادرات صنعتی بود. اهمیت صادرات صنعتی در این است که میتواند در مقابله با نیازمندیهای ارزی در دوران کاهش درآمد نفتی مؤثر باشد. در سالهای آغازین دهۀ ۵۰، قیمت هر بشکه نفت ایران در بازارهای بینالمللی با جهشی بیسابقه از ۳ دلار به ۲۰ دلار رسید. نفت برای اقتصاد ایران در سال ۱۳۴۹ بیش از یک میلیارد دلار درآمد داشت که این رقم در سال ۱۳۵۱ به ۵.۶ میلیارد دلار افزایش یافت. در جریان وقوع شوک قیمتی نفت، این درآمد با جهشی بیسابقه به مرز ۱۸ میلیارد دلار رسید. از این دوران به بعد، فروش نفت به طور متوسط تأمین بیش از ۵۴ درصد مخارج کشور را به خود اختصاص داد.[2]
در این دوران هرچند رژیم وابسته پهلوی توانست به دلیل انباشتههای ذخایر ارزی برای مدتی ارزش پول ملی کشور را ثابت نگه دارد، اما عارضههای اجتنابناپذیر وابستگی به ارز خارجی و همچنین واردات کالای خارجی گریبان اقتصاد ایران را گرفت.
[1]. مطالب بیشتر در این باره در بخش 3، فصل 2 همین کتاب توضیح داده شده است.
[2]. Homa Katouzian, The Political Economy of Modern Iran: Despotism and Pseudo ـ Modernism 1926–1979, Palgrave Macmillan UK, 1981, p. 205.
بدون دیدگاه