طبرانى و بيهقى نقل كرده‏ اند مردى به جهت رفع گرفتارى نزد عثمان خليفه سوم رفت و آمد مى‏ كرد، ولى عثمان به وى توجّه نمى‏ كرد. به عثمان بن حنيف گلايه كرد. عثمان بن حنيف به وى گفت: وضو بگير و به مسجد برو، پس از خواندن نماز به رسول اكرم صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌‌آله متوسّل شو و بگو: «اللّهمّ إنّي أسألك و أتوجّه إليك بنبيّك محمّد نبيّ الرحمة، يا محمّد إنّي أتوجّه بك إلى ربّي فيقضي لي حاجتي، وتذكر حاجتك»؛ خدايا، حاجت خود را از تو مى‏ خواهم و به وسيله پيامبرت به تو روی آورده ‏ام، اى محمّد من به وسيله تو به خدا روی آورده ‏ام تا حاجتم برآورده شود. آن گاه حاجت خود را ذكر كن. به توصيه عثمان بن حنيف عمل نمود و به طرف منزل عثمان بن عفّان، خليفه مسلمين حركت كرد. وقتى كه چشم دربان خليفه به وى افتاد، او را با احترام نزد عثمان برد و خليفه او را نزد خود نشاند و مشكلش را برطرف نمود و حاجتش را روا ساخت. از نزد خليفه بيرون آمد و نزد عثمان بن حنيف رفت و داستان را براى او نقل نمود و از وى تشكّر كرد. عثمان بن حنيف گفت: به خدا سوگند، اين توسّل را از پيش خود نگفتم؛ بلكه نزد پيامبر گرامى صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌‌آله بودم كه نابينايى آمد و از حضرت تقاضاى دعا نمود، رسول خدا  اين توسّل را به او آموخت، مرد نابينا به بركت اين توسّل شفا يافت و بينا گرديد.[1] پس با این تعریف وهابیت خود پیامبر‌‌ صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌‌آله هم نعوذبالله مشرک بوده‌‌اند. پیامبر به جای این که به بیمار بگوید «یا الله» بگو، گفت از جانب من نزد خداوند برو!

[1] . معجم صغير طبرانى، ج 1، ص 183، ط .المكتبة السلفية .

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید