مرحوم فشندی تهرانی ميگويد: در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده، به همراه همسرم برمیگشتم. در راه، آقایی نورانی را دیدم که داخل صحن شده و قصد دارند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم: این سید در این هوای گرم تابستان تازه از راه رسیده و تشنه است. به طرف سید رفتم و ظرف آبی را به ایشان تعارف کردم. سید ظرف آب را گرفت و نوشید و ظرف آن را برگرداند. در این حال عرضه داشتم: آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرج ایشان نزدیک شود! آقا فرمودند: «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمیخواهند. اگر بخواهند، دعا میکنند و فرج ما میرسد.»
این سخن را فرمود و تا نگاه کردم کسی را ندیدم. فهمیدم که وجود اقدس امام زمان عجل الله تعالي فرجه شریف را زیارت کردهام و حضرتش، امر به دعا کرده است.[1]
[1] . شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، احمد قاضی زاهدی، جلد 1صفحه 155 .
بدون دیدگاه