سلسله جلسات دوگانه های سرنوشت ساز :
تبیین 10 دوگانه ای که مقام معظم رهبری (حفظه الله) در دیدار اعضای خبرگان رهبری بیان کرده و وظیفه تبیین آن را بر عهده تریبون داران گذاشتند.
دوگانه دوم: نگاه امیدوارانه در مقابل نگاه مایوسانه
دوگانه 2: نگاه امیدوارانه در مقابل مأیوسانه
بدون شک مقدمه اصلیِ فعال بودن یک انسان، امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. انسان از دوران کودکی مجموعهای از آمال و آرزوهاست و تخیل و تصور رسیدن به آنها لحظهای او را تنها نمیگذارد. او باید برای محقق کردن این آرزوها با نگاهی امیدوارانه به آینده درخشان خود، سختیهای تحصیل و تلاش شبانهروزی را تحمل کند. حال این انسان اگر دچار یأس شود و آرزوهای خود را دستنیافتنی ببیند، انگیزۀ خود را از دست داده و سرنوشت خود را به دست روزگار میسپارد و از رؤیاهای شیرین کودکی خود تنها نشانی از حسرت خواهد داشت. امید و انگیزۀ ساختن فردای روشن، محدود به قشر جوان و نوجوان نیست. بیماری و سلامتی نیز در اینجا اهمیتی ندارد. اگر فردی دچار سختترین بیماریها شود، در وهله اول باید برای درمان خود به بهبودی کامل ایمان داشته باشد، وگرنه انواع دارو و روشهای مختلف درمانی برای وی کارساز نخواهد بود.
«روزی حضرت عیسی(علیه السلام) در محلی نشسته بود. پیرمردی داشت زمین را برای زراعت آماده میکرد. حضرت با خود فکر کرد که تا کی این مرد میخواهد کار کند؟ برود کمی استراحت کند؛ برای همین به خدا گفت: خدایا. آرزو را از دل این مرد زایل کن. همان دم پیرمرد بیل خود را به یک سو انداخت و روی زمین خوابید. ساعتی گذشت، عیسی(علیه السلام) باز گفت: خداوندا، دوباره آرزو و امید را به او برگردان. ناگاه پیرمرد از جا برخاست و شروع به کار کرد. حضرت از او پرسید: چه شد که بیل را بر زمین گذاشتی و باز بعد از ساعتی، آن را برداشتی و به کار مشغول شدی؟ پیرمرد گفت: در حین کار کردن با خودم گفتم: تا کی باید زحمت بکشی؟! تو پیر و ازکارافتادهای، شاید اجل همین الآن به سراغت بیاید. با این اندیشه از کار دست کشیدم، اما وقتی روی زمین دراز کشیده بودم، با خود گفتم: حالا که زنده هستی؛ باید کار کنی و رزق و روزی و زاد و توشهای فراهم آوری. این بود که باز بیل را برداشتم و مشغول به کار شدم».[1]
در بین مردم از قدیم ضربالمثلی رواج دارد به این مضمون که آدمی به امید زنده است. امید و ناامیدی یک فرد علاوه بر خود شخص بر روحیات اطرافیان او نیز اثرگذار است. همسر و فرزندان و خانواده، دوستان ، همکاران و … متأثر از افکار منفی این افراد هستند.
۱. نگاه امیدوارانه در زندگی و خانواده
انسان افسرده و ناامید تصور میکند که خانوادهاش بدترین افراد ممکن و شرایط زندگیاش بدترین شرایط موجود است؛ در حالی که برای یک انسان امیدوار، همواره بهترین زندگی و بهترین شرایط ممکن برای وی رخ داده است. هیچگاه او به خود اجازه نمیدهد که فضای آرام زندگی شخصیاش را با تأثیر از حوادث بیرون از خانه دچار تزلزل و ناآرامی کند. حتی اگر بدترین شرایط اقتصادی را نیز داشته باشد و دچار بدترین بیماریها شده باشد، در هنگامی که با خانواده خود میباشد، نگاه امیدوارنۀ او به آینده، سرلوحه رفتار وی در خانه است. او هیچگاه فرزندان و همسرش را از آینده روشن خود و خانوادهاش مأیوس نمینماید.
حال برای یک فرد ناامید شرایط به کلی متفاوت است؛ هنگامی که از همسرش صحبت میکند، گویی بدترین فرد دنیا، همسر اوست، فرزندانش یکی بدتر از دیگری، خانهاش بدترین خانه دنیا و شغلش خستهکنندهترین شغل دنیاست. این افراد وقتی که با دیگری همکلام میشوند، چنان مأیوسانه به مسائل و شرایط پیشآمده مینگرند که حتی این روحیه تاریک و تار خود را نیز به دیگران منتقل میکنند.
نگاهی که والدین نسبت به اوضاع و شرایط فعلی دارند، بدون شک به فرزندان آنها نیز منتقل میشود. افرادی که دچار بیماری افسردگی میشوند و خودکشی را سرانجام خود میبینند، معمولاً تربیتشده یک خانواده مأیوس و ناامید هستند. خانوادهای که از ماهواره استفاده میکند و گوش و هوش خود را به سمپاشیهای آنها سپرده است و مدام از گرانیها، فسادها، اختلاسها، خیانتها و … میشنود و میگوید؛ اولاً خودشان نیز متأثر از یاوهگوییهای آنها بوده و مملکت خود را بدترین کشور دنیا تصور میکنند و از دیگر سو فرزندان آنها نیز تربیتشده همین دیدگاه خواهند بود. این فرزندان مطمئناً هیچ آیندهای برای چنین کشوری متصور نمیشوند و تنها راه نجات خود را پناه بردن به دامن دیگر کشورهای غربی میبیند. برای چنین فردی مهم، رفتن است و از منظر او آنهایی که اینجا بمانند و با تلاش مجاهدانه و شبانهروزی به فکر ساختن ایرانی آباد باشند؛ یا سادهلوحانی هستند که قدرت تشخیص ندارند و عمق بدی شرایط را درک نمیکنند و یا اینکه افرادی بیعرضه و ناتوان هستند که قدرت رفتن از کشور را ندارند.
برای افراد امیدوار، خدای روزهای ارزانی، خدای روزهای گرانی نیز هست. خداوندی که دندان دهد، نان هم میدهد. برای آنها خداوند رازق است، حکیم و قادر است. سخت بودن شرایط برای بالا رفتن عیار انسان است و همه دنیا برای آنها امتحانی برای سنجش عیار ایمان و عبودیت است. این افراد به خداوند متعال، حسن ظن دارند و سرد و گرم روزگار ذرهای از ایمان آنها نمیکاهد.
۲. امید، جزء لاینفک تشیع
شاخصترین ویژگی تشیع، امید به ظهور آخرین منجی بشریت و آینده روشنی است که در انتظار جهان و جهانیان است. همین عامل باعث نشاط شیعیان از ابتدا تا کنون شده است. ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه )برایشان سرانجامی آشکار است و تلاش برای تعجیل در امر فرج، بنمایۀ تمام فعالیتهایشان شده است.
از دیگر عوامل امیدزا برای تشیع، وجود ادعیه مختلفی است که نگاه امیدوارانه به زندگی را بارها و بارها به طرق مختلف توصیه میکند. برای مثال در صفات عباد الرحمان، خداوند میفرماید: آنان هنگام دعا میگویند:«وَ اجْعَلْنا لِلمُتَقّینَ اِماماً».[2]
همچنین در برخی از ادعیه مانند دعای عهد میخوانیم: «فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کفَنِی، شَاهِراً سَیفِی، مُجَرِّداً قَنَاتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی».[3] این امید برای نقشآفرینی در آینده است؛ یعنی خدایا، اگر ما از دنیا رفتیم، ما را از قبر خارج کن تا در رکاب حجتبنالحسن(عجل الله تعالی فرجه )جهاد کنیم.
در زیارت عاشورا نیز آمده است: «اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ». [4]
در دعای واردشده برای ایام ماه مبارک رمضان نیز این امید وجود دارد:
«اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ. اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ. اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ. اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ. اَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ. اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ. اَللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریبٍ. اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ. اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ. .َللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ. اَللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ. اَللّهُمَّ غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ. اَللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَ اَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ. اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ».[5]
نمونههایی مانند این ادعیه بسیار زیاد است و این نشأت گرفته از بینش امیدوارانه اهلبیت(علیهم السلام) و آموزش دادن آن به پیروان است. هدف اهلبیت(علیهم السلام) این است که شیعیان به آینده امیدوار باشند و به خداوند باری تعالی حسن ظن داشته باشند. نمونه زیبای دیگر در این زمینه، فرازی از دعای معروف ماه مبارک رمضان است: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ، فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ»[6].
روشن است که استجابت این دعا ممکن نیست. بدیه است اینکه همه مسلمانان در همه سالها به حج مشرف شوند، امکانپذیر نمیباشد، ولی اهلبیت(علیهم السلام) با آموزش این دعا امید به آینده و آرمانگرایی و همت بلند را به پیروان خود آموزش دادهاند.
۳. امید؛ نسخهی شفابخش خمودگی
اگر درختی را آب ندهند، برگهایش میافتد و افسرده میشود. انسان ناامید مانند یک درخت پژمرده است، اما وقتی که امیدوار میشود، مانند درختی است که تازه آن را آب دادهاند وسرشار از نشاط میشود. فرد وقتی احساس کرد که توان کار و زندگی و برخورد با مشکلات را دارد، جرأت پیدا میکند که به جنگ مشکلات برود. انسان گاهی از شنیدن مشکلات دلش به درد میآید، ولی گاهی آنچنان مشتاق رویارویی با مشکلات است که دلش میخواهد به او بگویند: «بیا و این مشکل را حل کن!»
امروزه امید نهتنها بهعنوان یک حس هیجانی و خُلق مثبت شناخته شده است، بلکه برای تسلیم نشدن در برابر مشکلات و پیچ و خمهای زندگی، کارآمد عمل میکند. دغدغه اصلی محققان علوم تربیتی، شناختگرایان و رفتاردرمانها ، جلوگیری از رنگ باختن امید در زندگی فردی است. افرادی که حس انگیزش و امیدواری در آنها کمرنگ است، بهراحتی در برابر کمبودها تسلیم میشوند و محیط بهراحتی بر آنها اثر گذاشته و باور استفاده از ظرفیتهای بیشماری که در آنها وجود دارد، از بین خواهد رفت. نباید فراموش کرد که امید یک بال موفقیت را تشکیل میدهد و از آن بهعنوان شاهراه رسیدن به موفقیت یاد میشود. بهراستی اگر آدمی به تمام لحظات زندگی خود بیاندیشد و آنها را مرور کند، یقین خواهد کرد که لحظات خوشایند و لذتبخش بهمراتب از لحظات ناگوار و سخت بیشتر خواهد بود.
۴. مثبتاندیشی، نیاز مهم زندگی
حیات، مهمترین گنج هر انسانی است و هر لحظه از این گنج گرانبها کاسته میشود. برخی با نگاه منفیباف خود همیشه در حال تباه کردن این گنج ارزشمند هستند؛ اما افراد مثبتاندیش با تغییر زاویه دید خود، همواره نیمه پر لیوان را میبینند و سعی دارند که افکار منفی و سیاه را از اذهان خود دور کنند. برای آنها هرآنچه که از جانب حضرت حقتعالی برسد، نیکوست؛ چه بیماری باشد و چه تندرستی، چه فقر باشد و چه غنا.
«دو نفر از خیابانی رد میشدند، یکی به آن طرف خیابان نگاه کرد و گفت: روزی که این برجها را تقسیم میکردند، ما کجا بودیم؟ دوستش به بیمارستانی که در طرف دیگر خیابان بود، نگاه کرد و گفت: روزی که این بیماریها را تقسیم میکردند، کجا بودیم؟»
انسانهای بزرگ، افق دید بزرگی نیز دارند. آنها همیشه خوبیهای زندگی و نیمه پر لیوان را میبینند.
«روزی دو بازاریاب از طرف یک کارخانه کفاشی به منطقهای فرستاده شدند که همه پابرهنه بودند. بازاریاب اول با رییس کارخانه تماس گرفت و گفت: ما را کجا فرستادی؟ اینجا چند هزار آدم هست، ولی هیچکس کفش نمیپوشد و کفشهای ما اینجا خریداری نخواهد داشت؛ اما بازاریاب دوم با رییس کارخانه تماس گرفت و گفت: بهترین جای دنیا مرا فرستادید، چندهزار نفرند که کفش ندارند و میتوان هزاران کفش فروخت!»
این نگاه، نگاهی امیدوارانه و محصول تغییر صحیح زاویه دید است.
۵. القای یأس؛ سلاح پنهان دشمنان
از ابتدای اسلام تا کنون همواره دشمنان سعی در ترساندن و مأیوس کردن مردم داشتهاند. در سالهای اخیر دشمنان با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی خود مدام در حال تزریق ناامیدی در بین آحاد مردم کشور هستند. آنها با سوءاستفاده از شرایط جامعه از هر فرصتی برای القای ناامیدی استفاده میکنند. تزریق ناامیدی به بدبینی تبدیل میشود، تا جایی که محاسبات تغییر میکند و نقطه قوت به نقطه ضعف تعبیر میشود.
«در جنگ صفین لشکر معاویه زودتر به وعدهگاه جنگ رسید، برای همین محلی مناسب برای استقرار انتخاب کردند و آب را در طرف خود قرار دادند. وقتی سپاه حضرت علی(علیه السلام) به نبردگاه رسید، معاویه از دادن آب به آنها خودداری کرد. بخشی از سپاه امام علی(علیه السلام) به فرماندهی مالک اشتر و اشعثبنقیس لشکر معاویه را عقب راندند و آب را تصاحب کردند. اگرچه حضرت علی(علیه السلام) آب را بر روی لشکر معاویه نبست، اما از دست دادن آب بر معاویه گران آمد و برای بازپسگیری آن نقشهای کشید. معاویه در نامه ای نوشت: «این نامه از برادر خیرخواه شماست. معاویه میخواهد با انحراف مسیر آب و ایجاد سیلاب شما را غرق کند، هر چه زودتر جای خود را عوض کنید» و این نامه را بر تیری پیچید و بهسوی سپاه علی(علیه السلام) پرتاپ کرد.
نامه بین افراد سپاه علی(علیه السلام) دستبهدست گشت و شایعه همهجا پخش شد و خیلی زود نقل مکان تبدیل به یک خواسته عمومی گردید. هرچه حضرت علی(علیه السلام) میفرمود: امکان چنین کاری (برای معاویه) وجود ندارد، فایدهای نداشت و لشکر نقل مکان نمود و علی(علیه السلام) آخرین نفری بود که نقل مکان کرد. بلافاصله بعد از نقل مکان، لشکر معاویه جای آنها را اشغال کرد».[7]
ملت جاهل، بازیچه دست دشمن میشود، هرچند که رهبرش علی(علیه السلام) و فرماندهاش مالک اشتر باشد. دشمن توانست با استفاده از جهل مردم، نقطهقوت سپاه امیرالمؤمنین(علیه السلام) را به نقطهضعف آنان تبدیل کند. امروزه نیز «نقاط استراتژیک»، مورد حمله آشکار و پنهان دشمنان و منافقان است؛ مثلاً در ذهن مردم این سؤال را ایجاد میکنند که چرا باید جمهوری اسلامی به حزبالله کمک کند؟ در حالی که کمک کردن جمهوری اسلامی به حزبالله لبنان، نهتنها نقطهضعفی برای کشور محسوب نمیشود، بلکه یکی از تصمیمهای افتخارآمیز انقلاب اسلامی نیز میباشد. از سوی دیگر حزبالله نیازی به پول و کمکهای جمهوری اسلامی ندارد. برای اثبات این نکته و بهدلیل فراگیری این شبهه، توضیحاتی دراینباره ضروری است.
منابع مالی حزبالله لبنان چگونه تامین میشود؟
کتابی تحتعنوان خدمات اجتماعی و قدرت نرم حزبالله، توسط دانشگاه عملیات ویژه مشترک ارتش آمریکا (jsou) به چاپ رسیده است که در این کتاب بهصراحت از مهاجران لبنانی به بزرگترین حامیان مالی حزبالله اشاره میکند. در بخشی از کتاب آمده است:
«مهاجران لبنانی یکی از بزرگترین منابع کمکهای مالی حزبالله در خارج از لبنان میباشند؛ برای مثال، با سقوط هواپیمایی که کوتونگو بنبن را بهسمت بیروت ترک میکرد، نماینده شاخه آفریقایی حزبالله لبنان در حالی که حدود ۲ میلیون دلار با خود حمل می کرد کشته شد. این مبلغ کمکهایی که بهطور منظم از مهاجران آفریقای غربی دریافت می شود، به حساب میآمد. جمعیت مهاجران، بیشتر از جمعیت ساکنان لبنان تخمین زده میشود که همین منطقاً منجر به وجود پتانسیل بالای کسب کمک مالی میشود. بزرگترین اجتماع مهاجران در آفریقای غربی، منطقه سه مرزی آمریکای جنوبی (برزیل، پاراگوئه و آرژانتین)، اروپا و ایالات متحده ساکن هستند. در نگاه اول به نظر میرسد مقدار پولی که به لبنان منتقل میشود، بسیار زیاد باشد؛ اما در واقع تعیین اینکه چه مقدار از این پول به حزب الله میرسد و چه مقدار به خانوادههای مهاجرین، ناممکن است.
ثابت شده که آمریکای جنوبی یک منطقه پرمنفعت برای حزبالله است. منطقه سه مرزی یک فرصت یگانه تجاری برای حزبالله است؛ چرا که از یکسو این منطقه بهشدت پرجمعیت است و یک منطقه آزاد تجاری به شمار میرود و از سوی دیگر امکان دسترسی به بنادر (پورتو ایگوازو، آرژانتین) و فرودگاههای مخفی فراهم است. مضافاً اینکه قدرت و حاکمیت قانون هم در کمترین میزان خود است. … در سال ۲۰۰۱، جمعیت فلسطینی ـ لبنانی در منطقه سه مرزی حدود ۲۳۰۰ نفر تخمین زده میشد. فعالیتهای حزبالله به منطقه سه مرزی محدود نمیشود و بهشکلی که گزارش شده، آنها شرکتهای زیادی در مناطق آزاد تجاری سراسر آمریکای جنوبی افتتاح کردهاند.
آفریقای غربی مشابه منطقه سه مرزی است. با توجه به حمایت جمعیت وسیع مهاجران در این منطقه، تصور میشود که حزبالله با تمرکز فعالیتهای خود در سیرالئون، لیبریا و کنگو، میلیونها دلار از طریق تجارت به دست میآورد.
فریضه زکات موجب میشود تا مقادیر زیادی پول از جمعیت داخلی و مهاجر جمعآوری شود. هواداران حزبالله عمدتاً شیعیان هستند و زکات بر آنان واجب است. … زکات را می توان به هرکس یا هر سازمانی که بخشندۀ آن صلاح میداند، پرداخت. فتوایی توسط آیتالله خمینی(رحمت الله علیه )صادر شده است که در آن، استفاده از وجوه زکات برای تأمین مالی جنبش مقاومت علیه اسرائیل مشروع دانسته شده است. فتوای آیتالله خمینی(رحمت الله علیه )توسط مسلمانان اهلسنت نیز مورد استقبال قرار گرفت. روحانی سنی، سلمانبنفهد العوده، شیوه پرداخت زکات را یک گام به پیش برد و موجودیت پدیدهای به نام جهاد اقتصادی یا مالی را اعلام کرد که پرداخت و اهدای پول را به رزمندگان جهادی ممکن میسازد … .
سازمانهای خیریهای [وجود دارند که] میلیونها دلار به حزبالله کمک رساندهاند و سطحی از مشروعیت و پوشش برای فعالیتهایشان فراهم کردهاند. بسیاری از این سازمانها با نیت حمایت از حزبالله ایجاد شدهاند. مزیت استفاده از سازمان خیریه آن است که این سازمانها عوامل تأثیرگذار بر نیت و رفتار اهداکنندگان را بهخوبی منعکس کرده و در صورت شناسایی، رفع و رجوع میکنند.
چندین سازمان بهخاطر حمایت مالی از حزبالله شهرهاند؛ برای مثال، در ایالات متحده امریکا سازمان حامی مقاومت اسلامی، بنیاد علوی، سازمان حمایت تحصیلی، سازمان خیریه حسننیت و انجمن الشهید. حزبالله در اروپا از طریق کمیته رفاهی لبنان، بنیاد امداد و جامعةالابرار کمک مالی دریافت میکند. حزبالله از حمایت سازمانهایی چون «مخالفان گانگستریسم و مواد مخدر» و «بنیاد آزادسازی کربلا» برخوردار است. این اهداییهها به خدمات اجتماعی حزبالله، میتواند در قالب تلاشی همهجانبه و عظیم، بر عزم این سازمان در نابودی اسرائیل بیفزاید».[8]
شبههای دیگر به نام عدمتأیید صلاحیت
دشمنان با بیان اینکه «جمهوری اسلامی کشوری است که هر رییس جمهوری که انتخاب شد، در دوره بعد، شورای نگهبان او را تأیید صلاحیت نکرده است»، سعی در توزیع شبههای دیگر دارند؛ در حالی که این مسئله، قدرت و عزت نظام اسلامی به شمار میرود که بدون هیچ ملاحظهای هرکسی را که مناسب مسند ریاستجمهوری نیست، رد صلاحیت می کند، حتی اگر پیش از این بالاترین مسئول کشور بوده باشد.
در علویترین حکومت تاریخ که حکومت امام علی(علیه السلام) بود، باز هم برخی از خواص به فساد کشیده شدند و هیچ دلیلی ندارد که شخصی که خودسازی نکرده باشد، دچار لغزش نشود. لغزش انسان همیشه بوده و هست و خواهد بود و مهم برخورد جمهوری اسلامی با مفسدین است. حال اگر کسی قبلاً رئیس جمهور بوده، ولی اکنون مفسد است و شایسته مسئولیت در جمهوری اسلامی نیست، نظام اسلامی با قدرت و عزت تمام وی را رد صلاحیت میکند. از سویی دیگر آیا تنها در جمهوری اسلامی رییسجمهور دچار فساد میشود و در جای دیگر اینگونه نیست؟ در کره جنوبی از حدود سال 1960 تاکنون 12 رییسجمهور به قدرت رسیدهاند، که 9 تن از آنان یا محکوم به اعدام و یا محکوم به حبس شدهاند؛ آن هم در جایی که رییسجمهور در کره جنوبی به جز انجام شورش و خیانت، دارای مصونیت قضایی میباشد.
نقدهای مغرضانه!
برای افراد منفینگر، مبارزه با فساد مقامات مسئول در کرهجنوبی و سایر کشورهای دنیا تعبیر به «عدالت» میشود و نشان از قاطعیت این نظام دارد، ولی برای ایران، «کشف و علنی شدن فساد در بین مسئولین» را ضعف نظام اداره کشور می پندارند. برای این افراد مأیوس، مبارزه با مفسدین اقتصادی و علنی شدن دادگاههای آنها، بهمعنای این است که همه مسئولین و همه افراد، فاسد و دزد هستند. برای آنها دیگر امیدی به خوب شدن و پاکدست شدن مسئولین وجود ندارد. آنها هیچ امیدی به آینده این کشور و انقلاب ندارند؛ اما واقعیت این است که این مبارزه با اختلاسگران و علنی کردن دادگاههای آنها، نشان از قدرت و عزت نظام در مبارزه با فساد دارد.
در مقابل، تعبیر انسانهای امیدوار این است که فساد در هر ارگان و هر مسئولی که باشد، نظام اسلامی تعارف و مصالحهای با آنها نداشته و با علنی برگزار کردن دادگاههای آنها، ابایی از گفتن این جرایم نیز ندارد. آنان وقتی که این اتفاقات را میشنوند، خدای متعال را شکر میکنند که تمام هدف نظامی که در کشور حاکم است، استیفای حقوق مظلومین و مبارزه با فاسدین است.
۶. نصرت الهی
انبیاء الهی در سختترین شرایط نیز از رحمت و نصرت الهی غافل نمیمانند. نوح(علیه السلام) توسط کشتی از غرق شدن نجات پیدا کرد. یونس(علیه السلام) از شکم ماهی و ابراهیم(علیه السلام) از شعلههای آتش نجات پیدا کرد. عیسی(علیه السلام) زمانی که می خواستند او را به صلیب بکشند، نجات پیدا کرد. اسماعیل(علیه السلام) از زیر تیغ نجات پیدا کرد. یوسف(علیه السلام) از عمق چاه، عزیز مصر شد. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله )در داخل غار با تار عنکبوت نجات پیدا کرد.
مؤمنین اعتقادشان بر این است که آن خدایی که پیامبران را در سختترین شرایط حفظ کرد، آنان را در گرداب مشکلات رها نخواهد کرد. آنها این شرایط را تنها آزمایش و امتحاناتی میدانند که از جانب خداوند علیم برای سنجش آنها آورده شده است. آنها اعتقادشان این است که خدای جنگ بدر و حنین و… ، خدای همه دورانها و مشکلات است.
6-1- پرتکرارترین آیه در بیانات رهبر انقلاب(مد)
آیه «نصرت الهی» بیشترین تکرار را در بیانات منتشرشده از مقام معظم رهبری(مد) دارد: ««… وَ لَیَنصرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصرُهُ. إِنَّ اللَّهَ لَقَوِىُّ عَزِیزٌ»»[9] (… و بىتردید خدا هر که او را یارى کند، یارى خواهد کرد. همانا خداوند نیرومند و شکستناپذیر است).
این آیه در مجموع بیانات منتشرشده از رهبر حکیم انقلاب(مد)، حدود ۶۷ بار تکرار شده است. علاوه بر این آیه، آیات هممضمون دیگری نیز توسط معظمٌله تکرار شده است. این امر، نشاندهنده امید بالای مقام معظم رهبری(مد) به نصرت قطعی الهی است.
۷. پیشبینیهای بنیانگذار انقلاب اسلامی
اعتقاد به نصرت الهی بهقدری راهگشای امور است بهگونهای که وقایع آینده را نیز قابل تفسیر میکند. امام خمینی(رحمت الله علیه )با اعتقاد راسخ بر سنت و نصرت الهی، پیشبینیهای مختلفی انجام دادهاند که به تعدادی از آنان اشاره میکنیم.
7-1- سربازان در گهواره
بهگواه تاریخ، خیل عظیم جوانان و نوجوانان نقش بسیار مهمی در به ثمر رسیدن و پیروزی انقلاب اسلامی داشتند و چند سال بعد در دفاع مقدس نیز نقشی بینظیر در حراست و پاسداری از انقلاب اسلامی ایفا نمودند. این در حالی است که امام(رحمت الله علیه )این مسئله و این نسل انقلابی را از سال 42 پیش بینی کرده و آمدنشان را انتظار میکشیدند و اینگونه بود که وقتی در سال 1342 امام خمینی(رحمت الله علیه )را بهسوی تبعیدگاه میبردند، یک مأمور ساواک از ایشان پرسید: پس یاران شما کجا هستند؟ امام خمینی(رحمت الله علیه )در جواب فرمودند:«یاران من در گهوارههای مادرانشان هستند».[10]
7-2- فرار شاه
نیمقرن پیش و در حالی که خوشبینترین افراد هم نمیتوانستند در مخیله خود نابودی و فروپاشی حکومت مستبد و فرعونی شاه را تصور کنند، امام راحل(رحمت الله علیه )با پیشبینی سقوط و نابودی این رژیم شیطانی، حرکت بزرگ خویش را آغاز کرد:
«ملت عزیز و پیرو حق امام(علیه السلام) (امام حسین)، با خون خود، سلسله ابلیس پهلوی را در قبرستان تاریخ دفن مینمایند و پرچم اسلام را در پهنه کشور بلکه کشورها، به اهتزاز درمیآورند».[11]
در حالی که برخی از متدینین و روحانیون همعصر امام(رحمت الله علیه )با هشدار به ایشان در مورد نادرست بودن این حرکت، حکومت شاه را قدرتمند و جاودان نشان میدادند، گذشت زمان و ایثار و جهاد امام عزیز و پیروان راستینش که منجر به نابودی حکومت طاغوت شد، نشان داد که این تحلیل و پیشبینی امام راحل(رحمت الله علیه )تا چه اندازه صحیح و قرین به واقعیت بود.
شاید هیچکس حتی تصور نمیکرد که روزی مردم بتوانند با دستان خالی شاه را سرنگون کنند و آن دیو خونخوار، مجبور به فرار از کشور شود. خاطره زیر بهخوبی حال و هوای آن روزها و عجیب بودن پیشبینی امام(رحمت الله علیه )را نشان میدهد:
«مرحوم حجتالاسلام سید محمد کوثری، روضهخوان مراسمهای امام خمینی(ره)، نقل میکند: «یک روز من در منزل آقای آیتالله فاضل لنکرانی، از استادان حوزه علمیه قم بودم و یکی از فضلای مشهد آنجا بود. ایشان به نقل از یکی از دوستانش نقل کرد که در نجف اشرف در خدمت امام(رحمت الله علیه )بودیم و صحبت از ایران به میان آمد. من گفتم این چه فرمایشهایی است که در مورد بیرون کردن شاه از ایران می فرمایید؟ یک مستأجر را نمیشود از خانه بیرون کرد، آن وقت شما می خواهید شاه را از مملکت بیرون کنید؟ امام سکوت کردند. من فکر کردم شاید عرض مرا نشنیدهاند. سخنم را تکرار کردم. امام فرمودند: فلانی چه می گویی؟ مگر حضرت بقیةالله صلوات الله علیه، به من (نستجیربالله) خلاف میفرماید؟! شاه باید برود».[12]
7-3- عاقبت آیتالله منتظری
امام عزیز در اواخر عمر شریف خود با درایت و تیزبینی بالایی که داشتند، خطر انحراف در شخصیت و اطرافیان آیتالله منتظری را تشخیص داده و با دست زدن به یک جراحی بزرگ، آینده انقلاب را بیمه کردند. در آخرین نامهای که ایشان به آیتالله منتظری مینویسند، با پیشبینی دو خطر، به وی در مورد آنها هشدار می دهند.
الف) حضرت امام(رحمت الله علیه )با بیان سادهلوح بودن ایشان، وی را از تحریک شدن توسط اطرافیانش برحذر میدارد:
«از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید، در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید».[13]
همگان شاهد بودند که در سال 1376 چگونه این مسئله به حقیقت پیوست و با تحریک اطرافیان مبنی بر تغییر فضا و ایجاد فرصت، آیتالله منتظری سخنرانی موهنی را ایراد کرد که البته با واکنش امت حزبالله روبرو شد.
ب) امام عزیز پیشبینی میکند که ایشان در آینده مشغول به نوشتن مطالبی میشود که برای آخرت و عاقبت وی مضر است:
«شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند».[14]
آیتالله منتظری در اواخر عمر خود با تحریک دستهای پنهان، کتابهایی را در باب فدک و نقد ولایت فقیه نوشت که بسیاری از زحمات گذشته او را بر باد داد و این همان پیشبینی امام راحل(رحمت الله علیه ) بود که با بینش الهی خود از سالها قبل چنین واقعیتی را مشاهده کرده و به وی هشدار داده بودند.
7-4- رهبری آینده
امام راحل(رحمت الله علیه )در مناسبتهای مختلفی نظر خود را در مورد رهبری مقام معظم رهبری(مد) بیان کرده و از تحقق این حقیقت در آینده خبر داده بودند.
ایشان بعد از حادثه مسجد ابوذر در سال 1360، که منجر به جراحت شدید مقام معظم رهبری(مد) شد، بیان فرمودند که:
«خداوند ذخیره انقلاب را حفظ کرد».[15]
در مناسبتهای متعدد دیگری نیز امام راحل(رحمت الله علیه )به صراحت این موضوع را بیان میفرمایند. مرحوم حاج سید احمد خمینی نقل میکند:
«وقتی که آیتاللّه خامنهای(مد) در سفر کره (شمالی) بودند، امام گزارشهای آن سفر را از تلویزیون میدیدند. منظره دیدار از کره، استقبال مردم و سخنرانیها و مذاکرات آن سفر، خیلی جالب بود. امام بعد از آنکه اینها را مشاهده کردند، فرمودند: «الحق ایشان لیاقت رهبری را دارند»».[16]
ایشان از آیندهای خبر میدهند که با حضور و درخشش حضرت آیتالله خامنهای(مد) کشتی انقلاب از طوفانهای سهمگین حوادث بهسلامتی عبور میکند.
7-5- سقوط شوروی؛ ابر قدرت شرق
حضرت امام(رحمت الله علیه )مدتی قبل از فروپاشی شوروی سابق و در زمانی که هیچکس انتظار این واقعه مهم را نداشت، در نامهای به گورباچف با پیشبینی سقوط قریبالوقوع این ابرقدرت، سران شوروی سابق را به راه حق دعوت فرمودند:
«جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد».[17]
هنوز زمان کوتاهی از نامه تاریخی امام راحل(رحمت الله علیه )نگذشته بود که در میان بهت و حیرت جهانیان، رژیم شوروی فروپاشید!
7-6- حمله عراق به کویت
پیشگویی دیگری از حضرت امام(رحمت الله علیه ) که در زمان حیاتشان به حقیقت پیوست، حمله عراق به کویت بود. امام(رحمت الله علیه )به سران کویت که حمایت مالی گستردهای را از رژیم صدام میکردند، خطاب فرمودند:
«از این کار بپرهیزید که روزی آتش این فتنه دامن خودتان را میگیرد. … نهتنها صدام از خلق و خوی سَبُعیت و درندگی ذرهای عدول ننموده است، که متأسفانه با حمایت جهانخواران و با سکوت سازمانها و مراکز بینالمللی به گرگ زخمبرداشتهای بدل شده است و میرود تا شعلههای آتش و جنگ را در کشورهای منطقه و خصوصاً خلیج فارس برانگیزد».[18]
عراق که از حمله به ایران مأیوس شده و خسارت زیادی دیده بود، به کویت حمله کرد و این کشور ثروتمند را در 24 ساعت غارت نمود. بدینسان در برابر چشمهای متحیر جهانیان، بار دیگر پیشبینی بزرگ دیگری از امام راحل(رحمت الله علیه )به وقوع پیوست تا مشخص شود که این پیر روشن ضمیر با چه دید حکیمانه و روشنی جهان و تحولاتش را مینگرد.
7-7- عاقبت ذلتبار فرعونهای منطقه
زمانی که در دوران 8 سال دفاع مقدس، بیشتر سران مزدور کشورهای منطقه، به دستور استکبار علیه انقلاب متحد شده و خوشخدمتی میکردند، امام راحل(رحمت الله علیه )با پیشبینی عاقبت ننگین این خودفروختگان، آنها را از سقوط بیشتر در دام ابرقدرتها برحذر میدارد و عاقبت تأسفبار آنها را گوشزد میکند، اما افسوس که این دنیاپرستانِ تشنۀ قدرت از درک و هشدار این مرد الهی عاجز بوده و به سرنوشتی شوم دچار شدند.
سرنوشت شوم صدام حسین، حسنی مبارک، علی عبدالله صالح، قذافی و … نمونهای از این عبرتهاست؛ کسانی که بعد از اتمام تاریخ مصرفشان، همچون دستمالی بیارزش، توسط اربابان خود به دور انداخته شدند.
«ابرقدرتها آن لحظهای که منافعشان اقتضا کند، شما و قدیمیترین وفاداران و دوستان خود را قربانی میکنند و پیش آنان دوستی و دشمنی و نوکری و صداقت، ارزش و مفهومی ندارد. آنان منافع خود را ملاک قرار دادهاند».[19]
7-8- حرکت مردم مصر
حضرت امام(رحمت الله علیه )با شناخت عمیق از ملت مصر و پیشنیه تاریخی و عمق دلبستگی این ملت نجیب به اسلام و روحیه ضداستکباری و ضداستبدادی این مردم، پیشبینی میکنند که این مردم غیور با حرکت شجاعانه خود، مزدوران استکبار را به زبالهدان تاریخ خواهند فرستاد.
«ملت مصر به خیابانها بیایند و این تفالههای آمریکا را بیرون بریزند …! این رییسجمهور تحمیلی ثانی [حسنی مبارک] که خیال دارد در مصر مثل آن [انور سادات] حکومت کند، دربست خودش را در اختیار آمریکا گذاشته است. قبل از اینکه به ریاست برسد، اعلام همبستگی خودش را با اسرائیل و آمریکا کرده است. ندیده است که همانطوری که سلف طالحش بهواسطه خشم ملت به جهنم واصل شد، همین عمل را با او هم خواهند کرد».[20]
گذشت زمان نشان داد که پیشبینی امام راحل(رحمت الله علیه )از تحولات مصر و حرکت مردم انقلابی این کشور تا چه اندازه قرین به واقعیت بوده و آن مرد الهی چگونه از سالها پیش در انتظار حوادث کنونی مصر و حرکت قهرمانانه این ملت بزرگ بودند.
۸. پیشبینیهای رهبر انقلاب اسلامی(مد)
مقام معظم رهبری(مد) بهتبعیت از امام امت با اعتقاد راسخ بر سنت و نصرت الهی و امید وافر به وعدههای خداوند پیشبینیهای مختلفی انجام دادهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
8-1- پیشبینی مرگ حافظ اسد
نقل قول زیر توسط بزرگ سردار جبهه حق، سید حسن نصرالله که شرایط سخت زمان بیماری حافظ اسد و نگرانی حزبالله را از وقایع آن دوران تشریح می کند، بهخوبی پرده از عمق نگاه الهی امام خامنهای(مد) و پیشبینیهای الهی معظم له برمیدارد:
«مسئله سوریه بود. بهخاطر سیستم امنیتی بسیار بسته کسی نمیدانست در داخل سوریه چه میگذرد و ما نیز نمیدانستیم که بعد از مرگ حافظ اسد چه میشود؛ لذا همیشه نگران بودیم که یک مخالف سر کار بیاید. یک بار که حافظ اسد مریض شد، خدمت آقا رسیدیم و گفتیم: برایش دعا کنید. فرمودند: دعا میکنم. بعد از مدتی خوب شد. گذشت تا این که بار دیگر حافظ مریض شد. دوباره خدمت آقا رسیدیم که دعا کنید. فرمودند: «البته من دعا میکنم، ولی ناراحت نباشید؛ چون کسی که بعد از او میآید، برای شما خیلی بهتر خواهد بود». وزارت خارجه و اطلاعات که هیچ ، CIA هم نمی دانست چه میشود. به هر حال حافظ فوت کرد و بشار آمد و جداً وضع ما بعد از فوت حافظ اسد خیلی بهتر شد؛ بهطوری که اسرائیلیها میگویند: نمیدانیم کدام یک از اینها از دیگری اطاعت میکنند؟ صمیمیت ما با سوریه، اکنون بهصورتی است که هر زمان بخواهم، با بشار دیدار و تبادل نظر میکنم».[21]
8-2- پیشبینی شکست مذاکرات صلح خاورمیانه در اوج توافقات بینالمللی
از زمان پیدایش رژیم منحوس صهیونیستی، همواره استکبار در پی این نقشه شوم بوده است که با انعقاد پیمان صلح، خطر مبارزه علیه رژیم غاصب را از بین ببرد. این نقشههای شوم گاه به مرحله تحقق بسیار نزدیک شده و همچون کنفرانس مادرید، اجماعی جهانی را محقق کرده است؛ اما مقام معظم رهبری(مد) در اوج مذاکرات بینالمللی، دیدگاه قابل توجهی داشتهاند. سید حسن نصرالله برگ درخشان دیگری از پیشبینیهای مقام معظم رهبری(مد) را تشریح کرده است:
«یک روز بعد از جنگ دوم خلیج فارس در کنفرانس مادرید، عربها و اسرائیلیها را جمع کردند برای صلح خاورمیانه که آقا هم یک پیام مهم علیه آن داد. همه رفته بودند، رئیس جمهور سوریه، لبنان و… . پشتیبان بینالمللی هم داشتند، مثل آمریکا و شوروی. صلح به نظر ما و همۀ صاحبنظران قطعی بود. رسیدیم خدمت آقا و گفتیم که ما تنها ماندیم. فرمودند: «درست است که همه دنیا جمع شدهاند، ولی من به شما میگویم صلح نخواهد شد و کنفرانس موفق نخواهد بود». در شرایطی بود که تحلیلگران میگفتند کار تمام شد. حتی بعضی آقایان در ایران هم این نظر را داشتند. اسحاق رابین و حافظ اسد با واسطه مذاکره میکردند و نزدیک به توافق بودند. بعد از حدود یک ماه انتفاضۀ اول آغاز شد و در کمال ناباوری همگان، روند صلح شکست خورد.»[22]
8-3- پیشبینی افول آمریکا بعد از 11 سپتامبر و گرفتاری در باتلاق عراق
امپراطوری غرب که برای ادامه حیات خود چارهای جز هجوم دوباره به خاورمیانه و جهان نداشت، با سناریوی 11 سپتامبر بازی خطرناکی را آغاز کرد و در حالی که جهان در انفعال و شوک عمیقی فرو رفته بود، لشگرکشی عظیمی را با رهبری آمریکا به خاورمیانه به راه انداخت. اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان و تحلیلگران، آغاز دورهای سیاه و تاریک را برای خاورمیانه پیشبینی کردند که طی آن آمریکا با چپاول منابع طبیعی ملتها، مقتدرتر و قدرتمندتر میشد؛ اما امام خامنهای(مد) دیدگاه دیگری داشت و سیر تحولات را بهگونهای دیگر پیشبینی میکرد. سید حسن نصرالله در اینباره میگوید:
«آمریکا بهگونهای به خاورمیانه لشکر کشید که کشورهای دیگر اطمینان یافتند منطقه وارد عصر آمریکایی خود شده است و از این پس ملتهای منطقه باید شاهد سیطره و حاکمیت آمریکا بر خاورمیانه باشند. آنان حتی خود را برای صد یا دویست سال حاکمیت آمریکا در منطقه و جنگهای جدیدی شبیه جنگهای صلیبی، آماده میکردند.
در آن زمان من سفری به ایران داشتم و طی این سفر به دیدار آیتالله خامنهای رفتم و نظر ایشان را درباره حوادث منطقهای و ورود آمریکا به آن جویا شدم. در آن زمان اوضاع بهقدری بحرانی بود که برخی از مسئولان و مقامات ایرانی نزد ایشان میآمدند و با ایشان درباره برقراری رابطه با آمریکا مشورت میکردند و می گفتند: باید بهدنبال سازش و آشتی با آمریکا باشیم. ایشان با توجه به دیدگاه استراتژیکشان این خواستهها را رد و تأکید میکردند که اوضاع آنگونه که ملاحظه میکنید، بر وفق مراد آمریکاییها نیست؛ نگران نباشید! آمریکا هماکنون به اوج خود رسیده و از هماکنون به بعد باید در انتظار فرود و افول این کشور و بهویژه ناکامی طرحهایش در منطقه باشیم و باید بر این پایه و دیدگاه با موضعگیریها و سیاستهای آمریکا در منطقه برخورد کنید و تعامل داشته باشید».[23]
8-4- پیشبینی عاقبت فلاکتبار سران مزدور
حکام خودفروخته منطقه که از ابتدا بهعنوان عوامل مهم جلوگیری از خیزش اسلامی به شمار میآمدند، با کمک اربابان خود به جایی رسیده بودند که از دیرباز دارای شوکت و عظمتی فریبنده به نظر میآمدند و برخی از افراد ظاهربین آن را ابدی دانسته و هر حرکتی را بینتیجه میدانستند؛ اما در نگاه الهی امام راحل(رحمت الله علیه )و مقام معظم رهبری(مد) عاقبتی فلاکتبار در انتظار آنان بود و این پیشبینی بهطرز عجیبی، با گذشت زمان و در این عصر تحقق یافت.
«تجربههاى حول و حوش ما در دنیاى اسلام، پُر از ناکامى کسانى است که نوکر و معاون و همراه شیطان شدند. اینها تا وقتى براى آنها و سرمایهداران و شرکتهایى که پشتوانه آن سیاستها هستند، مفیدند، مورد استفاده قرار مىگیرند؛ بعد مثل سنگ استنجاى شیطان ـ به قول مولوى ـ دورشان مىاندازند».[24]
«حتّى حکومتهاى سلطنتى که امروز در خاورمیانه وجود دارد، آمریکا اینها را دوست نمىدارد؛ چون مىداند اینها براى او مایه دردسر هستند. دولتهاى اسلامى و عربى باید به این نکته توجه کنند. امریکا براى مصر هم برنامه دارد؛ براى سعودى هم برنامه دارد؛ براى اردن هم برنامه دارد؛ براى کشورهاى خلیج فارس هم برنامه دارد. برنامه او فقط براى لبنان و سوریه و عراق نیست که دیگر کشورهاى عربى بنشینند و تماشا کنند که آمریکا بهخیال خود حساب سوریه و لبنان را برسد؛ بعد نوبت آنهاست».[25]
سقوط و نابودی حاکمان مستبد تونس، مصر، لیبی، یمن و … و متزلزل شدن قدرت سایر حکام مزدور، بهخوبی نشان داد که چگونه پیشبینیهای امام خامنهای(مد) و امام راحل(رحمت الله علیه )تحقق یافت.
8-5- پیشبینی وقوع انقلاب در مصر با روحیه اسلامی ـ انقلابی ملت مصر
در حالی که پیشبینی آتشفشان خشم ملت انقلابی مصر تا همین اواخر برای بسیاری از کارشناسان ممکن نبود، ولی امر مسلمین در اوایل دهه 70 با شناخت صحیح از روحیه انقلابی ملت مصر و استعداد و توان آنان برای به زیر کشیدن فرعونهای حاکم بر این کشور، ضمن پیشبینی حرکت مردمی، آنان را برای آغاز انقلاب تشویق میکند:
«ملت مصر، ملت مسلمانى است. ملت مصر، داراى سابقه در اسلام است. ملت مصر، افتخارات بزرگى در راه افکار نو اسلامى و مبارزات اسلامى دارد. این ملت، ملت غیورى است. یقین است که این ملت، حاضر نیست خیانت سران خودش را تحمّل کند و با آنها درگیرى پیدا مىکند».[26]
قابل توجه است که ولی امر مسلمین چند ماه قبل از آغاز انقلابهای منطقه و انقلاب ملت مصر، در مهرماه سال 89 با شناخت روحیه ملت مسلمان آن کشور، آن را با شیعیان و مسلمانان لبنان که حماسهای تاریخی در استقبال از منتخب ملت ایران آفریدند، مقایسه کرده و در صورت فراهم شدن شرایط، عملکرد آنها را شبیه حرکت افتخارآمیز ملت لبنان برمیشمرد.
این در زمانی است که تمدن غرب تلاش دارد، با آخرین فناوریهای پیشرفته خود و گسترش فساد و فحشای بیسابقه و شبیخون تمام عیار فرهنگی، ملتهای مسلمان را قلع و قمع کند. تنها چند ماه از بیانات معظمله بیشتر نمیگذرد که حرکت طوفانی ملت مصر و به زیر کشیدن فرعون سه دهه این کشور، صحت پیش بینی ایشان را آشکار میسازد.
8-6- پیشبینی عقبنشینی اسرائیل و پیروزی مقاومت در سال 2000
برگ زرین دیگری از پیشبینیهای الهی امام خامنهای(مد) در بیان رهبر اسطورهای حزبالله لبنان آمده است:
«اواخر سال 1999 انتخابات نخستوزیری در رژیم صهیونیستی برگزار شد و دیدیم که باراک چگونه با شکست دادن نتانیاهو در انتخابات به نخستوزیری این رژیم رسید و تصمیم گرفت در ژوئیه از لبنان عقبنشینی کند. فضای حاکم بر لبنان و سوریه بهگونهای بود که کسی تصور نمیکرد این گفته باراک حقیقت داشته باشد. بعد از مدتی دیدیم که باراک تلاش کرد در برابر عقبنشینی از لبنان، بر امتیازات یا ضمانتهایی امنیتی از دولت لبنان یا سوریه دست یابد. باور همه ما در این خصوص بر این بود که اگر این ضمانتها به رژیم صهیونیستی داده نشود، این رژیم از جنوب لبنان عقبنشینی نخواهد کرد و مقاومت باید در اندیشه راهبردهای دیگر باشد؛ اما در دیداری که با آیتالله خامنه ای داشتیم و دیدگاههای خود را به ایشان عرضه کردیم، ایشان نظر دیگری داشتند و به ما تأکید کردند که پیروزی شما در لبنان بسیار نزدیک است، آنقدر نزدیک که خودتان هم تصورش را نمیتوانید بکنید. این سخنان آیتالله خامنهای برخلاف تمام تحلیلها و اطلاعات ارائهشده از فضای حاکم بر جنوب لبنان بود و هیچ نشانهای دال بر عقبنشینی رژیم صهیونیستی یا آمادگی این رژیم برای این عقبنشینی وجود نداشت؛ اما ایشان به برادران حزبالله تأکید کردند که خود را برای موفقیتی بزرگ آماده کنند و بهتر است موضعگیری و سخنرانیها و اظهارنظرهای سیاسیتان اینگونه و آنگونه باشد. پس از آن، عقبنشینی رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان روی داد و این برای ما غافلگیرکننده نبود، چون خود را برای چنین عقبنشینی و پیروزیای آماده کرده بودیم».[27]
8-7- پیشبینی جنگ 33 روزه و پیروزی مقاومت در آن
جنگ 33 روزه حزبالله لبنان نیز که آن را بهحق میتوان از معجزات الهی در عصر حاضر به شمار آورد، جلوههایی از پیشبینیهای درخشان امام خامنهای(مد) در خود دارد. سخنان دلنشین سید حسن نصرالله چه زیبا از نگاه ملکوتی ولی امر مسلمین پردهبرداری میکند:
«در جنگ تموز (جنگ سیوسهروزه)، تحلیلها حاکی از یک جنگ محدود بود. فکر میکردند چند تا ساختمان را میزنند، حملات محدودی برای آزادی اسرا انجام میدهند و تمام میشود؛ ولی از روز دوم تهاجم وسیعی را آغاز کردند و تقریباً همهجا را زدند. در اتاق عملیات بودیم و مقابله میکردیم. وضعیتمان خوب بود، ولی چند نفر از دوستان از نظر روحی و عاطفی ناراحت بودند. آیا اسیر گرفتن امل باعث این تهاجم و جنگ شده است؟ این سؤال ذهنمان را آزار میداد و بچهها را در فشار روحی قرار میداد؛ هرچند این مسئله در اصل اداره جنگ و مقاومت تأثیری نداشت. در این شرایط حساس بود که پیام الهامبخشِ آقا رسید: «این حمله از قبل تدارک دیده شده است. میخواستند در غفلت حزبالله تهاجم وسیع داشته باشند. همهجا را بزنند و بعد حمله زمینی بکنند و مسلط بشوند و شروط خود را تحمیل کنند. اینهایی که رفتند اسیر گرفتند، لطف خدا بود، این جنگ احزاب است؛ «ستبلغ القلوب الحناجر». اگر به خدا توکل کنند و مقاومت کنند پیروزند. به آقای سید حسن نصرالله بگویید پیروزید و اگر در این جنگ پیروز شوید، قدرتی میشوید که هیچ قدرتی در مقابلتان نمیایستد. این را هم بگویید که آنها میخواستند حمله کنند؛ اسیر گرفتیم، جنگ را جلو انداختند. و آخرین سفارششان هم این بود که به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه )توسل کنید.
آقا در جلسهای گفتند که بهاحتمال زیاد رژیم صهیونیستی در این تابستان یک عملیاتی برای اشغال نظامی قسمتهایی از لبنان و حذف حزبالله کلید بزند و شما باید آمادگی آن را داشته باشید. این در حالی بود که بررسیهای نظامی و اطلاعاتی ما چنین چیزی را نشان نمیداد. بعد از چند روزی ما دقت خود را افزایش دادیم تا اینکه دو افسر صهیونیستی دستگیر شدند و بعد از بررسیهای متعدد، توطئه آنها کشف شد. رژیم صهیونیستی برای اینکه طرحش لو نرود، عملیات خود را جلو کشید و زودتر از زمان اولیه به لبنان حمله کرد و به این طریق بسیاری از طرحهای نیمهتمام آنها شناسایی و اطلاعات آنها ناقص ماند و ما به پیروزی بزرگی رسیدیم.
در سخنرانیها هم گفتیم که دشمن از قبل برنامهریزی برای حمله داشته و میخواستند در پاییز حمله کنند، ولی بعد از حادثه اسیرگیری، حمله را به تابستان آوردند. وقتی ما این حرف را زدیم، خیلی از تحلیلگران سیاسی جهان عرب آمدند آن را تأیید کردند. آقای حسنین هیکل در حمایت از این حرف مصاحبه کرد و گفت: من هم اطلاع داشتم و در تحلیل به آن رسیده بودم. روزنامههای معروف جهان عرب هم این تحلیل را واقعبینانه معرفی کردند. از سیاسیون لبنان افرادی مثل میشل عون هم آن را تأیید کردند؛ اما یک چیز برای خود من سؤال بود که آقا این حرف را از کجا میدانسته و با چه دلیلی فرموده است؟ بعد از جنگ، از طریق یکی از دوستان، این سؤال را از آقا پرسیدم. آیتالله خامنهای(مد) فرموده بودند: اطلاعات خاصی در اینباره نداشتم؛ به ذهنم خطور کرد. در این شرایط یکی از دوستان پیامی شفاهی از آیتالله خامنهای(مد) برای من آورد که ایشان در آن گفته بودند: جنگ شما با رژیم صهیونیستی بیشباهت به جنگ احزاب نیست که طی آن تمام قبایل علیه پیامبر(صلی الله علیه و آله )به جنگ برخاسته بودند، اما سرانجامشان ناکامی و شکست بود. شما نیز به خدا توکل کنید و بدانید بیشک شما پیروز این میدان خواهید بود و پس از این، پیروزی بزرگ و قدرت بسیار خواهید یافت. هیچکس در آن زمان باور نمی کرد که این فرمایش آیتالله خامنهای(مد) به حقیقت بپیوندد، اما دیدیم که چگونه حزبالله در این جنگ پیروز شد».[28]
8-8- پیشبینی آغاز بیداری اسلامی و تحقق خاورمیانه اسلامی
بیداری اسلامی که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران آغاز شد، در نگاه بسیاری از برجستگان مذهبی و غیرمذهبی عاقبتی نداشت و بهسرعت توسط دنیای مادی مهار میگردید، اما بزرگانی چون امام خمینی(رحمت الله علیه )و مقام معظم رهبری(مد) پیشبینی میکردند که با فراگیر شدن این بیداری در منطقه خاورمیانه و جهان، زمینۀ حکومت جهانی اسلام فراهم خواهد شد:
«امروز جهان و بهویژه جهان اسلام دوران حساسى را مىگذراند. از سویى امواج بیدارى سراسر دنیاى اسلام را فرا گرفته و از سوی دیگر، چهره غدار آمریکا و دیگر مستکبران از پردۀ تزویر و ریا، بیرون افتاده است؛ از سوى دیگر نیز حرکت بهسمت بازیابى هویت و اقتدار در بخشهایى از جهان اسلام آغاز شده و در کشورى به عظمت ایران اسلامى، نهالهاى دانش و فناورىِ مستقل و بومى به بار نشسته و اعتمادبهنفسى که محیط سیاسى و اجتماعى را متحول کرده بود، به محیط علم و سازندگى کشیده شده است».[29]
«امروز ما در دنیا شاهد بیداری ملتها هم هستیم. درست است که با پیشرفت وسایل جدید و تلویزیون و رادیو و تبلیغات و پول و امکانات صنعتی و غیره، تسلط قدرتهای استکباری بر ملتها و بر شؤون آنها روزبهروز بیشتر شده است؛ اما سنت الهی بر این قرار گرفته که ملتها هم بیدار شوند و ما امروز میبینیم که ملتها نیز روزبهروز بیدارتر میشوند و این بهخاطر امیدی است که آنها به آینده پیدا کردهاند».[30]
«امت اسلامی در راهی که مسلمین صدر اسلام را به اوج عظمت و عزت رسانید، پیدرپی به پیش خواهد رفت و ملتهای مسلمان از عقبماندگیای که در قرنهای اخیر بر آنان تحمیل شده، نجات خواهند یافت. طلیعه این حرکت بزرگ آغاز شده و امواج بیداری در همهجای دنیای اسلام کمابیش به حرکت درآمده است. رسانهها و تبلیغات دشمن و عواملش میکوشند که هر جنبش آزادیخواهانه و عدالتطلب را در هر نقطه جهان اسلام به ایران یا به شیعیگری نسبت دهند و ایران اسلامی را که نخستین پرچمدار پیروز بیداری اسلامی است، مسئول ضرباتی بدانند که از سوی غیرتمندان کشورهای مسلمان در عرصه سیاست یا فرهنگ بر آنان وارد میشود».[31]
«وضع دنیا عوض شده است؛ ملتها بیدار شدهاند. خوشبختانه این بیدارى در ملتهاى مسلمان بیشتر است. ملتهاى مسلمان، حکومتهاى مسلمان، اهمیت اسلام و عظمت اسلام و عظمت این تکیهگاه مورد اعتماد و قابلاطمینان را دارند درک میکنند. امروز بیدارى اسلامى در دنیاى اسلام موجب شده است که قدرتها دیگر آن توانایى گذشته را نداشته باشند. وضع آمریکا امروز با گذشته فرق کرده است. قدرتهاى بعد از آمریکا هم وضعشان همینجور است؛ معلوم است. ملتهاى مسلمان باید راه توحید را مغتنم بشمرند و وعده الهى را صادق بدانند. امروز سعادت مسلمانها در این است که بر محور اسلام با یکدیگر متحد شوند».[32]
اینک با وقوع و استمرار شگفتآور انقلابهای مردمی و بیداری اسلامی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه، جهان بهروشنی شاهد تحقق پیشبینی امام(رحمت الله علیه )عزیز و مقام معظم رهبری(مد) است. استکبار جهانی با نقشهای حسابشده و با بهرهگیری از تمام امکانات مادی و غیرمادی خود، در تلاش بود تا خاورمیانهای جدید با مختصات دلخواه خود ایجاد کند. بهزعم آنان در این جغرافیای نو، اسلام انقلابی نابود میشد و زمینه برای سیطره هرچه بیشتر غرب فراهمتر میگردید؛ اما همانگونه که ولی امر مسلمین بهصراحت پیشبینی کرده بود، در میان بهت و حیرت جهانیان، بیداری اسلامی، سناریوهای دشمن را نقش بر آب کرده و اکنون خاورمیانه اسلامی در حال شکلگیری میباشد.
«شکى نیست که بر اساس حقایقى که خداى متعال تقدیر کرده است، خاورمیانه جدید شکل خواهد گرفت و این خاورمیانه، خاورمیانه اسلام خواهد بود».[33]
8-9- پیشبینی گسترش بیداری ملتهای خاورمیانه به قلب اروپا
در حالی که چندماهی بیشتر از آغاز بیداری اسلامی در خاورمیانه نمی گذشت و کشورهای استکباری تمام تلاش خود را بر انحراف این انقلابها و آغاز سلطه تاریک درگیریها به کار بسته و رایزنیهای دیپلماتیک و غیردپلماتیک بسیاری در حال انجام بود، مقام معظم رهبری گفتند:
«من به شما عرض کنم؛ فقط این نیست که در کشورهاى شمال آفریقا و منطقه غرب آسیا که امروز ما در آنجا قرار داریم، حرکات بیدارى به وجود آمده باشد؛ این حرکت بیدارى تا قلب اروپا خواهد رفت. آن روزى پیش خواهد آمد که همین ملتهاى اروپایى علیه سیاستمداران و زمامداران و قدرتمندانى که آنها را یکسره تسلیم سیاستهاى فرهنگى و اقتصادى آمریکا و صهیونیسم کردند، قیام خواهند کرد. این بیدارى، حتمى است. حرکت ملت ایران، امتداد و عمقش اینهاست؛ حرکت عظیمى است.[34]
این دیدگاه آیندهنگر تا آنجا محقق شد که تحلیلگران پیشبینی میکنند تا 20 سال آینده بزرگترین دین جهان، اسلام باشد.[35] شعلههایی از این اشتیاق را میتوان در نامگذاری فرزندان پسر در انگلیس مشاهده کرد که سالهاست محبوبترین نام پسر، «محمد» است.[36]
همه اینها بهدلیل امید به وعدههای خداست و اگر انسان نگاه مأیوسانه داشته باشد، هیچگاه نعمات الهی را نمیبیند و وعدههای خدا برای او معنا و مفهومی ندارد.
[1]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج14، ص329.
[2]. «و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان». سوره فرقان، آیه 74.
[3]. «کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده، و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوت کننده، در میان شهرنشین و بادیهنشین». کفعمی، ابراهیم، المصباح (جنة الأمان الواقية)، ص 551.
[4]. «خدایا، مرا زنده بدار با محمد و آلش و مرا بمیران با او و خاندانش». ابن قولویه، كامل الزيارات، ص 178.
[5]. «خدایا، بفرست بر خفتگان در گور نشاط و سرور! خدایا، دارا کن هر نداری را! خدایا، سیر کن هر گرسنه ای را! خدایا، بپوشان هر برهنه را! خدایا، ادا کن قرض هر قرضداری را! خدایا، بگشا اندوه هر غمزده را! خدایا، به وطن بازگردان هر دور از وطنی را! خدایا، آزاد کن هر اسیری را! خدایا، اصلاح کن هر فسادی را از کار مسلمین! خدایا، درمان کن هر بیماری را! خدایا، ببند رخنه فقر ما را به وسیله دارایی خود! خدایا، بدی حال ما را بهخوبی حال خودت مبدل کن! خدایا، ادا کن از ما قرض و بدهیمان را! و بی نیازمان کن از نداری! که راستی تو بر هر چیز توانایی». عاملى، كفعمى، ابراهيم بن على (جنة الأمان الواقية) معروف به المصباح ، ص617.
[6]. «خدايا، زيارت حج را در امسال و در هر سال نصيبم كن». سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج1، ص79.
[7]. نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص190.
[8]. دانشگاه عملیات ویژه مشترک ارتش آمریکا (jsou)، ترجمه ساسان زارع و حسین روزبه، خدمات اجتماعی و قدرت نرم حزبالله، صص72ـ 74.
[9]. سوره حج، آیه ۴۰.
[10]. مجله پیام زن، خرداد 1392، شماره 255.
[11]. امام خمینی(ره)، صحيفه نور، ج 4، ص9.
[12]. امیر رضا ستوده، پا به پاي آفتاب، ج 5، ص 171.
[13]. صحیفه نور، ج 21، ص 331.
[14]. صحیفه نور، همان.
[15]. خبرگزاری فارس، مورخ ۱۳۸۹/۴/۲۳.
[16].احمدی خواه، علی؛ جلوه آفتاب، ص 52
[17]. صحیفه نور، ج 21، صص220ـ 226.
[18]. صحيفه نور، ج20، صص328 ـ 329.
[19]. صحيفه نور، ج 20، صص 328 ـ 329.
[20]. صحيفه نور، ج15، ص285.
[21]. ناگفتههای سید حسن نصرالله از ولی امر مسلمین، امام خامنهای(مد)، سخنرانی سید حسن نصرالله در همایش «نوآوری و اجتهاد از دیدگاه آیتالله خامنهای»، پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيد علی خامنهای(مد)، khamenei.ir مورخ 1390/03/16.
[22]. همان.
[23]. همان.
[24]. بیانات در دیدار کارگزاران حج، مورخ 25/10/1381. khamenei.ir
[25]. بیانات در دیدار كارگزاران نظام، مورخ 8/8/1384. khamenei.ir
[26]. بیانات در دیدار کارگزاران حج، مورخ 08/02/1372. khamenei.ir
[27]. ناگفتههای سید حسن نصرالله از ولی امر مسلمین، امام خامنهای(مد)، سخنرانی سید حسن نصرالله در همایش «نوآوری و اجتهاد از دیدگاه آیتالله خامنهای»، پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيد علی خامنهای(مد)، khamenei.ir مورخ 1390/03/16.
[28]. همان.
[29]. پيام رهبر معظم انقلاب بهمناسبت كنگره عظيم حج، مورخ 19/10/1384. khamenei.ir
[30]. بیانات در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم در سالروز ولادت امام زمان(عج)، مورخ 22/12/1368. khamenei.ir
[31]. پيام رهبر معظم انقلاب بهمناسبت كنگره عظيم حج، مورخ 27/9/1386. khamenei.ir
[32]. پيام بهمناسبت كنگره عظيم حج، مورخ 27/09/1386. khamenei.ir
[33]. دیدار با گروههای مبارز فلسطینی، مورخ 8/12/1388. khamenei.ir
[34]. بيانات در ديدار هزاران نفر از معلمان سراسر كشور، مورخ 14/2/90. khamenei.ir
[35]. خبرگزاری تسنیم، کد خبر: 653791، مورخ 25/11/ 93، به نقل از روزنامه دیلی پاکستان.
[36]. www.babycentre.co.uk
بدون دیدگاه