یادداشت/ سیدمحمدحسین راجی (مدیر اندیشکده راهبردی سعداء)، محمدرضا خاتمی (پژوهشگر)، محسن فوجی (پژوهشگر)
________
آلمان از جهت سیاستگذاری و مبانی فکری به عنوان زادگاه حمایت از صنایع داخلی شناخته میشود؛ بدین دلیل که نظریهپردازان بزرگی در این حوزه از آلمان برخاستهاند که معروفترین آنها «فردریش لیست»[۱] است. ولی تفاوت پیشرفت اقتصادی این کشور با دیگر کشورهای پیشرفته که حمایت از تولید را در پیش گرفتند، این بود که آلمانیها برای حمایت از تولید علاوه بر حمایتهای تعرفهای، از روشهای متنوع و بیشتری نسبت به سایرین استفاده میکردند.
فردریکِ اول و گامهای اولیه در جهت تقویت صنایع داخلی
در زمان فردریک ویلیام اول[۲] (۱۷۱۳ـ۱۷۴۰) گامهای اولیه در جهت تقویت تولیدات داخلی برداشته شد. او علاوه بر حمایتهای تعرفهای و کمکهای مالی به صنایع موجود، به طور مستقیم در ایجاد صنایع کلیدی ورود کرد.[۳]
فردریکِ دوم و افزایش گسترۀ حمایت از تولیدات داخلی
آلمان تا این دوران فقط تعداد کمی از کالاهای تولیدی مانند لباسهای پشمی و نخی را صادر میکرد و بیشتر صادرکنندۀ مواد خام بود. پس از اینکه فردریکِ بزرگ یا فردریکِ دوم[۴] (۱۷۴۰ـ۱۷۸۶)، بعد از پدرش به قدرت رسید، با انجام اقداماتی گوناگون گسترۀ حمایت از تولیدات داخلی را افزایش داد.
موارد زیر بخشی از اقدامات دولت آلمان در طول اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ است که بیشک، دو عامل حمایت دولت از جاسوسی صنعتی و استفاده از کارگران ماهرِ دیگر کشورها، تأثیر بسیاری در پیشرفت آن سالهای آلمان داشت:
ـ آلمان سرمایهگذاری بسیار خوبی در صنایع کلیدی انجام داد و آنها را رونق بخشید؛ مانند منسوجات، فلزات، تسلیحات، ظروف، ابریشم و شکر.
ـ کارگران ماهر دیگر کشورها از جمله بافندگان نساجی را جذب کرده، آنها را در جهت رشد صنایع پیشرفته به کار میگرفت. از طرفی، یارانههایی را نیز جهت افزایش صادرات اختصاص داد.[۵]
ـ به جای واردات کالاهای مدرن و فناورانه، اقدام به وارد کردن تکنولوژی و فناوریهای برتر دیگر کشورها نمود؛ مانند تکنولوژی میناکاری آهن، کوره زغالسنگ و ماشین بخار.[۶]
بیوث؛ تمرکز بر مهارتافزایی کارگران و جایگزینی واردات
یکی دیگر از چهرههای تأثیرگذار در دوران پیشرفت آلمان «پیتر بیوث»[۷] بود. بیوث در سال ۱۸۱۶ رئیس دپارتمان صنعت و تجارت در وزارت اقتصاد آلمان شد. او در سال ۱۸۲۰ مؤسسهای جهت مهارتآموزی و آموزش کارگران برای تربیت کارگران ماهر تأسیس کرد.[۸] علاوه بر این، سفرهای خارجی را نیز برای کارگران به جهت به دست آوردن اطلاعات و جزئیات فناوریهای جدید برنامهریزی میکرد.
همچنین در این دوران، آلمانیها با جمعآوری دستگاهها و ماشینآلات خارجی و کپیبرداری از آنها، کالاهای مشابه خارجی را تولید میکردند.[۹]
از جمله آثار و نتایج مؤسسه آموزشی بیوث (Gewerbeinstitut)، تربیت شاگردانی بود که در آینده چرخ صنعت آلمان را به گردش درآوردند. «آگوست بورزیگ» یکی از این افراد بود که صنعت لوکوموتیوسازی آلمان را به وجود آورد. در سال ۱۸۴۱ وقتی وی کارخانۀ لوکوموتیوسازی را تأسیس کرد، همۀ بیست لوکوموتیو فعال در آلمان وارداتی بود؛ اما با پیشرفت در این صنعت، در سال ۱۸۵۴ دیگر هیچ لوکوموتیوی وارد نشد و ۶۷ عدد از ۶۹ لوکوموتیو مورد استفاده در آلمان از شرکت بورزیگ خریداری شده بود. علاوه بر آن، آلمان موفق شد شش عدد لوکوموتیو به لهستان و چهار عدد لوکوموتیو نیز به دانمارک صادر کند.[۱۰] ذکر این نکته نیز لازم است که گسترش راهآهن، یکی از اصلیترین عوامل انقلاب صنعتی در آلمان بود.
تأثیر حرکت علمی و صنعتی بیوث به قدری بود که جهش بزرگی در هر دو حوزه برای آلمان رقم زد. کشور آلمان توانست صنعت خود را که در حد سرقت علمی و کپیکاری بود و فاصلهای پنجاهساله با انگلیس داشت، در طی بیست سال با اقدامات بیوث جبران کند. جایگاه علمی این کشور نیز به قدری ارتقا یافت که در طی سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۹۲۰ میلادی حدود نُههزار دانشجوی امریکایی برای تحصیل به آلمان رفته بودند.[۱۱] و [۱۲]
انقلاب صنعتی در آلمان
از دهۀ ۱۸۳۰ پروسها، ساکسونها و سایر مناطق آلمان، کشاورزی را در کشور دوباره سازماندهی کردند. با افزایش بازدۀ تولید محصولات چغندر قند، شلغم و سیبزمینی در واحد سطح، نیروی مازاد کشاورزان روستایی را به صنعت نساجی تزریق کرده و انقلاب صنعتی را در کشور آغاز نمودند.
رشد سریع و توسعۀ صنعتی در آلمان از انقلاب ریلی در دهۀ ۱۸۴۰ شروع شد. توسعه صنعت راهآهن به صورت گسترده در سراسر کشور، نیاز شدیدی را به محصولاتی مانند زغالسنگ، آهن و نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده پدید آورد. سرمایهگذاری دولت در این زمینه به افزایش شدید تولیدات کشور و ایجاد زیرساختهای مورد نیاز انقلاب صنعتی دوم در آلمان منجر شد.
بیسمارک و انقلاب صنعتی دوم در آلمان
در سال ۱۸۷۹ بیسمارک[۱۳]، نخستین صدراعظم آلمان، نیز سیاست حمایت از تولیدات و صنایع داخلی را در پیش گرفت و به طور خاص حمایتها را در دو حوزۀ کشاورزی و صنایع کلیدی سنگین مانند آهن و فولاد و همچنین در حوزۀ تجارت افزایش داد. این دوره به عنوان «انقلاب صنعتی دوم» نیز شناخته میشود.[۱۴]
علاوه بر حمایت دولت از تولید داخل، هر یک از ایالتهای آلمان نیز تلاش میکردند تا در تولید کالاهای مورد نیاز خود تا جای ممکن خودکفا شوند. این مسئله رشد سریعی را در صنعتی شدن آلمان به وجود آورد تا جایی که در آغاز قرن بیستم، آلمان از حیث تولیدات صنعتی از بریتانیا نیز پیشی گرفت و به رتبۀ دوم پس از امریکا دست یافت.
جدول زمانی تحولات اقتصادی آلمان
تاریخ |
رئیسجمهور (پادشاه) |
اقدامات و رویدادها |
۱۷۱۳ تا ۱۷۴۰ میلادی |
فردریک ویلیام اول
|
· گامهای اولیه در جهت تولیدات داخلی · حمایتهای تعرفهای و کمکهای مالی به صنایع موجود · ورود مستقیم در ایجاد صنایع کلیدی · صادرات مواد خام و تعداد کمی از کالاهای تولیدی، مانند لباسهای پشمی و نخی |
سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ میلادی |
فردریک دوم |
·ادامۀ سیاستهای فردریک اول |
در قرن ۱۸ و اوائل ۱۹ میلادی |
|
· جاسوسی صنعتی · سرمایهگذاری بسیار خوب در صنایع کلیدی مانند منسوجات، فلزات، تسلیحات، ظروف، ابریشم و شکر · جذب کارگران ماهر از دیگر کشورها · تخصیص یارانه جهت افزایش صادرات · وارد کردن تکنولوژی و فناوریهای برتر دیگر کشورها به جای واردات کالاهای مدرن و فناورانه مانند تکنولوژی میناکاری آهن، کورۀ زغالسنگ و ماشین بخار |
۱۸۲۰ میلادی |
بیوث، رئیس دپارتمان صنعت و تجارت در وزارت اقتصاد آلمان و مؤسس مؤسسه مهارتآموزی و آموزش کارگران |
· تأسیس مؤسسه مهارتآموزی و آموزشی کارگران · برگزاری سفرهای خارجی برای کارگران جهت به دست آوردن اطلاعات و جزئیات فناوریهای جدید · جمعآوری دستگاهها و ماشینآلات خارجی و کپیبرداری از آنها |
۱۸۳۰ میلادی |
بیوث |
· برنامهریزی برای افزایش بازدهی کشاورزی و آزاد کردن نیروی انسانی |
۱۸۴۱ میلادی |
بیوث |
· ایجاد کارخانۀ لوکوموتیوسازی · آغاز انقلاب ریلی |
۱۸۵۴ میلادی |
بیوث |
· خودکفایی در صنعت لوکوموتیو |
۱۸۷۹ میلادی |
بیسمارک، نخستین صدراعظم آلمان |
· حمایتهای جدی در دو حوزۀ کشاورزی و صنایع کلیدی سنگین |
قرن ۲۰ میلادی |
· قرار گرفتن آلمان در رتبۀ دوم تولیدات صنعتی پس از امریکا |
جدول شماره ۵: جدول زمانی تحولات اقتصادی آلمان
[۱]. Friedrich List.
[۲]. Friedrich Wilhelm I.
[۳]. Clive Trebilcock, The Industrialisation of the Continental Powers, 1780 ـ ۱۹۱۴, Longman, UK and US, 1981, p. 26.
[۴]. Friedrich Wilhelm II.
[۵]. William O.Henderson, Studies in the Economic Policy of Frederick the Great, Routledge, 5 nov. 2013, pp. 136 ـ ۱۵۲.
[۶]. Clive Trebilcock, The Industrialisation of the Continental Powers, 1780 ـ ۱۹۱۴, Longman, UK and US, 1981, p. 26.
[۷]. Peter Beuth.
[۸]. Gewerbeinstitut.
[۹]. Charles P. Kindleberger, Manias, Panics and Crashes: A History of Financial Crises, Palgrave Macmillan, UK, 1978, pp. 260 ـ ۲۶۱.
[۱۰]. Charles P. Kindleberger, World Economic Primacy: 1500 ـ ۱۹۹۰, Oxford University Press, USA, 1996, p. 153.
[۱۱]. Ha ـ Joon Chang, Kicking away the ladder: Development Strategy in Historical Perspective, Anthem Press, UK, 2002, p. 34.
[۱۲]. مرور تجربیات کشورهای موفق جهان در عرصه رشد و جبران عقبماندگی صنعتی، درک دقت راهبردهای مقام معظم رهبری ـ مد ظله العالی ـ را برای ما آسانتر میکند. ایشان در این باره میفرمایند: «آن چیزهایی که ما برای چشمانداز آینده در نظر گرفتهایم خیالات نیست؛ واقعیات است. بنده سه ـ چهار سال قبل از این، به جوانهای دانشجو و اهل علم گفتم که شما باید کاری کنید که پنجاه سال بعد، اگر کسی خواست به تازههای علمیِ آن روز دست پیدا کند، مجبور بشود بیاید زبان فارسی یاد بگیرد؛ این میشود، این ممکن است؛ کما اینکه در این ده ـ پانزده سال، حرکت علمی و پیشرفت علمی همانی که گفته بودیم شد. وقتی جوانها همت کنند، وقتی صاحبان همت و اراده همت کنند، همۀ کارهای دشوار آسان خواهد شد؛ ما میتوانیم پیش برویم.»
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=2635#59231
[۱۳]. Otto Eduard Leopold von Bismarck.
[۱۴]. Ha ـ Joon Chang, Kicking away the ladder: Development Strategy in Historical Perspective, Anthem Press, UK, 2002, p. 33.