داستان | خاک بر سر این کشور!

داستان | خاک بر سر این کشور!

ابوذر دید معاویه و سران بنی امیه نشسته اند. خندید! و گفت: یاد این حدیث افتادم که وقتی دیدید رییس حكومت اسلامی معاویه است و همه دست اندركاران بنی امیه هستند، خاك بر سر این كشور. وقتی سند حدیث را از او خواستند گیر کرد و حضرت علی علیه السلام را شاهد گرفت...

ابوذر وارد مجلسی شد، دید معاویه و همه سران بنی امیه نشسته اند. خندید! گفتند: چرا خندیدی؟! گفت: یاد یک حدیث افتادم! گفتند: باید حدیث را بگویی. گفت: حدیث داریم: وقتی دیدید رییس حکومت اسلامی معاویه است و همه دست اندرکاران بنی امیه هستند، خاک بر سر این کشور. این مطلب به معاویه خیلی برخورد. چون با آن حدیث آبروی بنی امیه رفت.

دور او را گرفتند و گفتند: یا باید بگویی این حدیث را از که شنیدی یا اینکه این حدیث را بافتی تا آبروی ما را بریزی. ابوذر گیر کرد. گفتند: شاهدت کی است؟ گفت: علی ابن ابیطالب علیه السلام . حضرت را آوردند و گفتند: تو شاهد این حدیث بودی؟ فرمودند: نه! اما این را شنیده ام که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: ابوذر هرچه می گوید راست است. آسمان بر کسی سایه نیفکنده که راستگوتر از ابوذر باشد.[۱]

۱.برنامه درسهایی از قرآن سال ۶۷ . ج۱، ص: ۵٫

دیدگاه خود را بیان کنید :

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*