در ژاپن، فقر اغلب نامرئی است اما شدت آن کم نیست. در گزارش OECD که ۳۴ کشور را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است، ژاپن از نظر سهم جمعیتی که در فقر زندگی می کنند در رتبه ششم از آخرین رتبه قرار گرفت. در حالی که این آمار ممکن است برای شهروندان عادی ژاپنی که عمدتاً مجبور به تجربه مواجهه مستقیم با فقر شدید نیستند، تکان دهنده باشد، اما این آمار برای محققان تعجب آور نیست. در طول سالها، کارشناسان متوجه روند هشداردهندهای شدند. نه تنها سطح فقر ژاپن بالاست (نه بر خلاف ایالات متحده) بلکه به طور پیوسته در حال افزایش است. در سال ۲۰۲۰، نرخ فقر ژاپن تقریباً ۱۶ درصد بود که به عنوان «افرادی که درآمد خانوارشان کمتر از نیمی از میانگین کل جمعیت است» تعریف شد.[۱]
جولیان رایال گزارش میدهد سازمانهای غیردولتی و داوطلبان میگویند که تعداد فزایندهای از جوانان ژاپنی زیر خط فقر هستند و دولت باید برای مقابله با مشکلی که پیامدهای مهمی برای جامعه دارد، تلاش بیشتری کند. صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) گزارشی را در ماه آوریل منتشر کرد که در آن چیزی را ترسیم کرد که تنها میتوان آن را تصویری تلخ از فقر کودکان در ژاپن توصیف کرد بلکه در این بیانیه آمده است که فرزندان فقیرترین خانوارهای ژاپن به طور قابل توجهی نسبت به همتایان خود در اکثر کشورهای صنعتی دیگر در محرومیت بیشتری قرار دارند. ژاپن همچنین از نظر نرخ فقر نسبی یا نسبت افرادی که با کمتر از نیمی از درآمد متوسط زندگی میکنند، بسیار پایینتر از متوسط بود. با این معیار، از هر شش کودک در ژاپن یک کودک فقیر است. در برخی از نقاط ژاپن، مانند استان اوکیناوا که از نظر اقتصادی دچار رکود است، این مشکل حتی شدیدتر است. در اوایل سال جاری، مقامات استانی آماری را منتشر کردند که نشان می داد ۲۹.۹ درصد از کودکان زیر خط فقر هستند، رقمی که ۸۰ درصد بالاتر از میانگین کشوری است.[۲] نیم میلیون ژاپنی در شش ماه گذشته شغل خود را از دست دادهاند.۴۰ درصد از کارگران مشاغل موقت با دستمزد ضعیف و دسترسی اندکی به رفاه دارند. به دلیل احساس شرم، بسیاری از شهروندانی که در مضیقه هستند، درخواست کمک نمیکنند.
همهگیری ویروس کرونا باعث افزایش تعداد افراد فقیر در این کشور به ویژه در میان طبقه متوسط ژاپن شده است. روز به روز افراد بیشتری برای دریافت غذا و پوشاک در مراکز امدادرسانی دولتی و خصوصی صف میکشند. رسانه ملی ژاپن فضای کمی به این سمت از همهگیری میدهد، اما چندین ناظر اشاره میکنند که بسیاری از شهروندان در ایستگاههای قطار یا در خیابان میخوابند.
نرخ بیکاری زیر ۳ درصد است و کشور دارای یک سیستم رفاه اجتماعی بسیار سازمان یافته است که برای غلبه بر اثرات بحران سلامت مفید است. با این حال، طبق دادههای رسمی، نیم میلیون ژاپنی در شش ماه گذشته شغل خود را از دست دادهاند. مشکل دیگری هم وجود دارد: افزایش بیکاری و مشاغل موقتی که دستمزد کمتری دارند. بر اساس گزارش مرکز پشتیبانی مویا برای زندگی مستقل، ۴۰ درصد از کارگران مشاغل نامنظم دارند. آنها دستمزد کمی میگیرند، به راحتی اخراج میشوند و دسترسی کمی به رفاه دارند. بیش از ۱۰ میلیون ژاپنی با کمتر از ۱۹۰۰۰ دلار در سال زندگی میکنند که با توجه به هزینههای بالای زندگی در این کشور بسیار ناچیز است. از هر شش نفر یک نفر در وضعیت «فقر نسبی» قرار دارد و کمتر از نیمی از میانگین درآمد ملی دارد. اعداد میتواند حتی بیشتر هم باشد: بسیاری از شهروندانی که در مشکل هستند به دلیل احساس شرمندگی از سازمانهای کمکی درخواست کمک نمیکنند. افزایش فقر نیز احتمالاً باعث افزایش خودکشی میشود. موسسه تحقیقاتی NLI محاسبه کرده است که یک درصد بیکاری بیشتر به ۳۰۰۰ خودکشی بیشتر در سال تبدیل میشود.[۳]
بازار سهام و املاک ژاپن که «دهه گمشده» ژاپن تلقی میشود، پس از ترکیدن حباب قیمت دارایی ژاپن دچار رکود اقتصادی شد. این حباب قیمت دارایی ژاپن ناشی از تورم قیمتهای املاک و مستغلات و بازار سهام است که از سال ۱۹۸۹ شروع شد. این فروپاشی اقتصادی به بیکاری بزرگ منجر شد، زیرا بسیاری از شرکتهای ژاپنی مجبور شدند دستمزدهای کاری را کاهش دهند و کارگران تمام وقت را اخراج کنند و کارمندان موقت را جایگزین کنند که از آنها مزایا دریافت نمی کردند. به عنوان مثال، بسیاری از کارگاههای ساختمانی و کارگران آنها به دلیل نداشتن مکانی برای اقامت، در کنارشان شهرکهای کانکس ساخته شده بودند، زیرا کارگران در آنها زندگی میکردند. این فروپاشی اقتصادی تأثیر طولانیمدتی بر اقتصاد داشته است، به همین دلیل است که سالهای بعد «دهه گمشده» تلقی میشود، زیرا اقتصاد هنوز هم پیامدهای ترکیدن حباب را تا به امروز احساس میکند. در طول این دهه گمشده، بسیاری از شهروندان ژاپنی شغل و خانه خود را از دست دادند. طبق آمار وزارت بهداشت، کار و رفاه ژاپن در سال ۱۹۹۹، ۲۰۴۵۱ نفر بیخانمان ماندند. در سال ۲۰۰۱، تعداد بیخانمانها در ژاپن به سرعت به ۲۵۰۰۰ نفر رسید. در اوایل سال ۲۰۰۳، بی خانمانی در ژاپن به اوج خود رسید و تقریباً ۲۵۲۹۶ نفر بدون خانه ماندند. تا سال ۲۰۰۷ بود که با احیای آرام اقتصاد، تعداد بیخانمانها به ۱۸۵۶۷ نفر کاهش یافت. در چند سال گذشته، تعداد بیخانمانها توسط وزارت بهداشت، کار و رفاه به زیر ۵۰۰۰ نفر کاهش یافته است. با این حال، من این اعداد را با احتیاط در نظر میگیرم، زیرا سازمانهای غیرانتفاعی و فعالانی که با بیخانمانها کار میکنند، اعلام کردهاند که «این نظرسنجیهای دولتی به طور سیستماتیک جمعیت بیخانمانها را کمتر میشمارند.» سازمانهای غیرانتفاعی ادعا میکنند که این شمارش باید ۲.۵ تا ۳ برابر بیشتر از تعداد رسمی باشد، زیرا این شمارشها در طول روز (و همچنین در یک روز) انجام میشود. اشتباهات به راحتی رخ میدهد، زیرا بیخانمانها در شب بسیار فعال تر از روز هستند.
در توکیو، بی خانمان بودن به عنوان شکست خورده انگ میشود. اغلب افراد بیخانمان را به دلیل «تنبلی» در یافتن شغل میدانند. آنها بی خانمان بودن را یک امر انتخابی میدانند تا یک شرط. این به افراد بی خانمان تداعی منفی ننگ اضافه میکند و آنها را به حاشیه میبرد. این همچنین به مشکل افراد بی خانمان منجر میشود که میخواهند خودکفا باشند تا این کلیشه را بازتاب ندهند. پیامد تمایل به خودکفایی منجر به این میشود که افراد بیخانمان از حمایت اجتماعی خودداری کنند تا از کرامت خود به عنوان «مرد» دفاع کنند. همچنین توجه به این نکته مهم است که اکثر بی خانمانها را مردان تشکیل میدهند، به ویژه مردان مسن تر بالای ۵۰ سال. با توجه به اینکه مردان مسن اکثریت زیادی از جمعیت بی خانمان را تشکیل میدهند، از دریچه جنسیتی به عنوان آن دسته از افراد تنبل شکست خورده دیده میشوند. میخواهند کار کنند و آنقدر «مرد» نیستند که به خود متکی باشند. در این زمینه، آنها به ظاهر سیستماتیک از جامعه ژاپن بیگانه شدهاند.[۴]
[۱] https://borgenproject.org/invisible-poverty-in-japan/
[۲] https://learngerman.dw.com/en/japan-a-wealthy-nation-with-poor-children/a-36875397
[۳] https://www.asianews.it/news-en/Tokyo-sees-pandemic-hike-in-in-poverty-rate-52105.html
[۴] https://storymaps.arcgis.com/stories/17437fc6fcf94430843a15f727a5260f