هجده سال پیش، بوندستاگ آلمان (پارلمان فدرال) قانون نسبتاً غیر قابل بحثی به نام Prostitutionsgesetz قانون حمایت از روسپیها یک قانون فدرال آلمان است که در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۶ به تصویب رسید و در ۱ ژوئیه ۲۰۱۷ لازمالاجرا شد. عناصر اصلی عبارتند از معرفی یک شرط مجوز برای همه تجارتهای روسپی و گواهی ثبت نام برای روسپیها. هدف قانون حمایت بهتر از روسپیها و مبارزه با جرم و جنایت بود. قبل از این قانون، افراد روسپی از حمایتهای سخاوتمندانه کارگر آلمان، واجد شرایط مشارکت در طرحهای ملی بازنشستگی و مزایای، یا توانایی بازیابی از مشتری یا کارفرمایی که آنها را فریب داده بود، برخوردار نبودند. علاوه بر این، از آنجایی که تبلیغات عمومی و ترغیب فحشا ممنوع بود، تجارت جنسی تجاری اغلب به دنیای جنایتکاران آلمان هدایت میشد.
اهداف نادرست و غیر واقعی قانون سال ۲۰۰۲، ارتقای روسپیگری به وضعیتی مشابه با هر نیروی کار دیگر، دسترسی به راه حلهای قانونی، مقررات حفاظتی کار، و تدابیر امنیتی در برابر سوء استفاده جنسی بود. قراردادهای کاری با آژانسهای اسکورت یا فاحشه خانهها بر اساس این قانون قابل اجرا خواهد بود و مشتریانی که از پرداخت خودداری میکنند میتوانند در دادگاه دعاوی کوچک تحت تعقیب قرار گیرند. یکی دیگر از ویژگیهای قابل توجه قانون ۲۰۰۲ “قدرت محدود برای ارائه دستورالعمل” بود. گردانندگان فاحشه خانهها یا خدمات اسکورت میتوانند حداقل ساعات کاری را تعیین کنند یا اعمالی را تنظیم کنند که چه نوع اعمالی ممکن است و چه مواردی نمیتواند در کسبوکارشان رخ دهد، اما نمیتوانستند کارمندان خود را مجبور کنند که با مشتری خاصی درگیر رابطه تجاری تجاری شوند. به همین ترتیب، افراد روسپی باید قدرت کامل رضایت خود را حفظ میکردند، با این حق قانونی که از هر مشتری امتناع کنند یا به صلاحدید خود به هر برخوردی پایان دهند، بدون عواقب. برای جلوگیری از قاچاق انسان، حق الزحمه مشتری را نمیتوان توسط کسی دریافت کرد یا به او اختصاص داد، مگر شخصی که درگیر این عمل جنسی است.
هیچ کس پیش بینی نمیکرد که چگونه نیروهای بازار پیرامون روسپیگری قانونی برای ایجاد شرایط کاری اسفناک (هرچند قانونی) به یکدیگر نزدیک میشوند، و گزارشهای امروزی نشان میدهد که چنین موضوعاتی هرگز در هنگام تصویب قانون مورد توجه قرار نگرفتند. بوندسرات (شورای فدرال آلمان به نمایندگی از ۱۶ ایالت) توجه چندانی به این قانون یا اصول آن نداشت و دولتهای ایالتی برای کمک به افراد روسپی که در برنامهها یا خدمات رفاه اجتماعی موجود ثبت نام میکنند، اقدامات چندان معناداری انجام ندادند. لازم نیست منتقدان برای محکوم کردن آزمایش قانونیسازی آلمان به مدافعان یا اخبار جنجالی تکیه کنند. این گزارش رسمی توسط وزارت امور خانواده، شهروندان سالخورده، زنان و جوانان به تنهایی این کار را به خوبی انجام میدهد. به طور قاطع، این گزارش عدم موفقیت در دستیابی به پیشرفت قابل توجهی را با توجه به اهداف اجتماعی قانون فحشا نشان داد. در مورد اشتغال منظم برای افراد روسپی، این گزارش همچنین نشان داد که افراد تن فروش با استخدام قراردادی عملاً وجود ندارند. در جامعه نمونه، فقط ۱% از افراد روسپی کارمندان رسمی یک فاحشه خانه یا سرویس اسکورت قانونی بودند. گردانندگان فاحشهخانهها یا خدمات اسکورت سیستم مستقل را ترجیح میدهند، زیرا نگران این بودند که تعیین ساعات ثابت یا سهمیه هفتگی مشتری از طریق قرارداد کار، آنها را تحت قانون کیفری تجدیدنظر شده در قبال «استثمار از یک فاحشه» یا «دلالکاری مستقیم» مسئول میسازد. درعوض، اپراتورها برای اجاره روزانه یک اتاق خصوصی یا پورسانت زیاد برای هر مشتری ارجاع شده، از هر کارگر نرخ گزافی دریافت میکردند. گردانندگان فاحشه خانههای آلمانی و خدمات اسکورت همچنان از سود سرشاری برخوردار بودند و در عین حال از مسئولیتهای یک کارفرمای آلمانی در قبال کارمندان خود طفره میرفتند.
برخی از کشورهای فقیر پس از فروپاشی شوروی فرار میکنند، در حالی که برخی دیگر توسط قاچاقچیان آورده میشوند، فریب میخورند یا به تجارت جنسی تجاری ربوده میشوند. تعداد دقیق آن ناشناخته است، اما برآوردهای فعلی بین ۲۰۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰۰ زن روسپی در آلمان است که ۹۵ درصد آنها مهاجر هستند. هجوم گسترده افراد روسپی پس از قانونی شدن روسپیگری باعث شد ارزش جنسیت به عنوان یک کالا کاهش یابد. در برخی نقاط، نرخ بازار برای یک ساعت با یک فرد روسپی به زیر ۳۰ یورو (معادل ۳۲ دلار) کاهش یافت. به همین ترتیب، تقاضای جمعیت در حال رشدی که به دنبال مکانی برای انجام تجارت میگردند، باعث توسعه به اصطلاح فاحشه خانههای بزرگ شد، جایی که صدها کارگر جنسی روزانه بیش از ۱۳۰ یورو برای نگهداری یک اتاق دریافت میکردند. شاید تکاندهندهترین محصول اقتصاد جنسی قانونی شده، بوفههای آشکار هرزگی بود. بسیاری از صاحبان فاحشه خانه که در سال ۲۰۰۹ با یک رکود جزئی مواجه شدند، به مدلی با نرخ ثابت نقل مکان کردند. برای شبی ۷۰ یورو (۷۵ دلار آمریکا)، مشتریان از یک بار باز، بوفه نامحدود و انجام اعمال جنسی با هر تعداد از افراد روسپی که میخواستند لذت میبردند. در حالی که این نوآوری پیچ خورده رسما به عنوان سوء استفاده از کرامت انسانی محکوم شد، تنها تعداد انگشت شماری از حملات پلیس انجام شد، و چنین موسساتی هنوز در سراسر آلمان تحت عنوان کلوپهای جنسی فعالیت میکنند.
در سال ۲۰۱۷، دولت آلمان قانون دومی را تصویب کرد، قانون حمایت از روسپیگری، که به طور ناامیدانه تلاش میکرد تا آسیبهای قانون سال ۲۰۰۲ را بدون جرم انگاری روسپیگری جبران کند. هر فرد تن فروش را ملزم میکرد که در دولت فدرال ثبت نام کند و تأیید کند که سن قانونی دارد و با میل خود به روسپیگری میپردازد، در کلاسی در مورد منابع مراقبتهای بهداشتی شرکت کند و با همه مشتریان رابطه جنسی محافظت شده انجام دهد. فاحشهخانهها همچنین ملزم به ثبتنام برای مجوز کسب و کار بودند و به بازرسی تسلیم میشدند و گواهی میداد که همه اتاقها دارای تلفن اضطراری هستند، استانداردهای بهداشتی رعایت میشد و هیچ فاحشهای مجبور نمیشد در همان اتاقی که در آن کار میکردند بخوابند. در تئوری، این قانون مدعی اصلاح برخی از اشتباهات قانون فحشا در سال ۲۰۰۲ بود. در عمل، قانون غیر قابل اجرا و غیرقابل اجرا است. هامبورگ نماینده شکست قانون جدید است. یک پخش کننده عمومی آلمان گزارش داد که بین ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ تن فروشی در این شهر کار میکنند. در سال بعد از قانون جدید حمایت، تنها ۶۰۰ نفر از آنها برای دریافت مجوز قانونی اقدام کردند و از این ۶۰۰ نفر، تنها ۱۵۰ مورد با موفقیت بررسی شدند و مجوز خود را صادر کردند. تنها میتوان حدس زد که چرا نرخ انتشار اینقدر پایین بوده است.[۱]
روسپیگری که در سال ۲۰۰۲ در آلمان قانونی شد، سالانه ۱۵ میلیارد یورو (۱۳.۴ میلیارد پوند) ارزش دارد و بیش از یک میلیون مرد هر روز از روسپیها دیدن میکنند. تغییر در قانون منجر به افزایش “فحشه خانههای فوق العاده” شد و گردشگران را از کشورهایی که چنین موسساتی غیرقانونی هستند جذب کرد. بر اساس گزارش اداره پلیس جنایی فدرال، تعداد موارد خشونت جنسی علیه خردسالان در آلمان در سال گذشته به طور متوسط به ۴۹ قربانی در روز رسیده است. این دادهها که روز دوشنبه منتشر شد، نشان میدهد که در سال ۲۰۲۱، ۱۷۷۰۴ کودک زیر ۱۴ سال قربانی خشونت جنسی شدهاند که این رقم در سال ۲۰۲۰ کمی بیش از ۱۶۹۰۰ بوده است. از این تعداد، ۲۲۸۱ کودک کمتر از شش سال سن داشتهاند. این گزارش همچنین نشان داد که تعداد موارد ثبت شده مربوط به پخش آنلاین، کسب، مالکیت، یا تولید تصاویر کودک آزاری یا سایر موارد، در سال گذشته دو برابر شده و به ۳۹۱۷۱ مورد رسیده است، در مقایسه با کمی بیش از ۱۸۷۰۰ مورد در سال ۲۰۲۰.
در آلمان در دهه ۱۹۶۰، افراد در برخی محافل رابطه جنسی با کودکان را نه به عنوان یک تابو، بلکه به عنوان یک امر مترقی میدانستند. یکی از چهرههای کلیدی پشت چنین تفکری هلموت کنترلر، استاد روانشناسی مستقر در برلین بود. امروز مشخص است که او چیزی کمتر از یک خواستگاری برای پدوفیلها نداشته است. اما برای مدت طولانی، او به طور گسترده به عنوان یک بینا و یکی از برجستهترین متخصصان جنسی آلمانی یا متخصصان جنسی شناخته میشد. کتابهای او در زمینه آموزش و پرورش فروش خوبی داشت و او یک کارشناس و مفسر محبوب در رادیو و تلویزیون بود. نظریه او در مورد “رهایی آموزش جنسی” بر این فرض استوار بود که کودکان نیز موجودات جنسی هستند که حق ابراز تمایلات جنسی خود را دارند. آزادسازی تمایلات جنسی کودکان از سختگیریهای اخلاقی سرکوبگر به آزاد کردن انرژیها کمک میکند که به نوبه خود منجر به اعتراض سیاسی و دموکراتیزه کردن واقعی جامعه آلمان میشود که کنتلر معتقد بود هنوز ضروری است. در اواخر دهه ۱۹۶۰، نسل جوان جدیدی از آلمانیها شروع به این سوال کردند که والدین و پدربزرگها و مادربزرگهایشان در دوران رایش سوم نازیها دقیقاً چه کار کرده بودند.[۲]
با ورود پناهندگان به کشور، تعداد کلی تجاوزات علیه زنان در واقع افزایش یافته است. اما جمعیت کلی نیز همینطور است و بیش از ۱ میلیون مهاجر در جامعه آلمان پذیرفته شدهاند. افزایش جرایم با انگیزه جنسی ممکن است کاملاً متناسب با افزایش جمعیت نباشد، اما یکی از چندین عاملی است که هنگام گزارش تخلفات انجام شده توسط مهاجران نادیده گرفته میشود. آمار رسمی جرم و جنایت در آلمان افزایش نزدیک به ۱۳ درصدی موارد تجاوز جنسی و تجاوز جنسی را در سال ۲۰۱۶ نسبت به سال قبل تایید میکند – با ۹.۲ درصد از تعداد کل مهاجمان اتباع سوریه و ۸.۶ درصد به عنوان اتباع افغانستان. در مجموع، ۳۸.۸ درصد از کسانی که به اتهام تجاوز جنسی و تجاوز به عنف محکوم شده اند، تبعه غیر آلمانی گزارش شده اند. این بدان معناست که تقریباً از هر ۱۰ مورد تجاوز جنسی و تجاوز جنسی، ۴ مورد در سال توسط خارجیها در آلمان انجام میشود. قبل از بحران پناهجویان، این نسبت ۳ از ۱۰ بود.
[۱] https://cseinstitute.org/student-blog-series-from-sexual-liberation-to-hell-on-earth-the-failure-of-the-german-model-of-legalized-prostitution/
[۲] https://www.dw.com/en/germany-records-rise-in-child-sexual-abuse-in-2021/a-61974823