اعلام دکترین مونرو در دسامبر ۱۸۲۳، تأثیر مطلوبی بر رهبران جمهوریخواه آرژانتین گذاشت، اما ناکافی بودن دکترین بهعنوان منبع قدرت آرژانتین، یک دهه بعد با اشغال جزایر فالکلند توسط بریتانیای کبیر مورد تأکید قرار گرفت. نقشی که ایالات متحده در آن اشغال بازی کرد، امروز منبع اصطکاک و مانعی برای روابط سیاسی نزدیکتر بین دو کشور است.
جزایر فالکلند در اقیانوس اطلس جنوبی در ۲۵۰ مایلی انتهای شرقی تنگه ماژلان قرار دارند. آنها در سال ۱۷۶۴ توسط فرانسه و در سال بعد توسط بریتانیای کبیر ادعا شد، اما پس از اعتراض اسپانیا به اینکه این جزایر وابستگی جغرافیایی به داراییهای آمریکای جنوبی هستند، فرانسه در سال ۱۷۶۷ استقرار خود را رها کرد. اسپانیا فرمانداری را برای جزایر منصوب کرد و در سال ۱۷۷۰ یک اکتشاف دریایی را اعزام کرد که ساکنان انگلیسی را بیرون کرد. این جزایر تا زمان انقلاب آرژانتین در سال ۱۸۱۰ تنها در اختیار اسپانیا باقی ماندند و در سال ۱۸۲۰ رسماً توسط آرژانتین ادعا شد.
در سال ۱۸۲۸ دولت بوئنوس آیرس حقوق انحصاری ماهیگیری فوک را در جزایر فالکلند به یکی از شهروندان خود به نام لوئیس ورن اعطا کرد. سال بعد، ورنت به فرمانداری جزایر منصوب شد و به او دستور داده شد تا شکارچیان خارجی فوک، از جمله برخی از ایالات متحده را بیرون کند. با این حال، مهر و مومها فرماندار را نادیده گرفتند و در اوت ۱۸۳۱، ورنت سه کشتی ایالات متحده را توقیف کرد. کنسول ایالات متحده در بوئنوس آیرس پس از آن حق حاکمیت آرژانتین بر جزایر را انکار کرد و بلافاصله گذرنامههای خود را دریافت کرد. ایالات متحده آمریکا لکسینگتون در ماه دسامبر به فالکلند رفت، دفاع جزایر را نابود کرد و آنها را از هرگونه حکومت آزاد اعلام کرد. بعداً، کاردار ایالات متحده به بوئنوس آیرس اطلاع داد که دولت او حاکمیت بریتانیا بر فالکلند را به رسمیت شناخت و در ژانویه ۱۸۳۳، کشور اخیر مالکیت خود را به دست گرفت و از آن زمان تاکنون مالکیت خود را حفظ کرده است. خشم نسبت به نقشی که ایالات متحده در مناقشه جزیره فالکلند ایفا کرد هنوز به طور کامل فروکش نکرده است. از سوی دیگر، احساس علیه بریتانیای کبیر به دلیل بازار قابل توجهی که این کشور برای محصولات آرژانتین در اختیار دارد، کاهش یافته است.
شور و شوق آرژانتین برای دکترین مونرو با شکست ایالات متحده در رقابت با مداخله فرانسه در منطقه رودخانه پلاتا در سالهای ۱۸۳۸-۱۸۴۰ یا مداخله مشترک انگلیس و فرانسه در همان منطقه در سال های ۱۸۴۵-۱۸۴۹ کاهش یافت. به تدریج با ترس مثبت از «غول بزرگ شمال» جایگزین شد، که عمدتاً در نتیجه تصرف قلمرو ایالات متحده از مکزیک و یک سری مداخلات در منطقه کارائیب در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ بود.
بیاعتمادی به امپریالیسم ایالات متحده عامل اصلی تأثیرگذار بر رئیس جمهور ایریگوین برای بیطرفی نگه داشتن آرژانتین در جنگ جهانی اول بود، حتی پس از ورود ایالات متحده به آن جنگ و سنا و اتاق آرژانتین قطعنامههایی مبنی بر قطع روابط دیپلماتیک با آلمان را تصویب کردند. اساساً از دیدگاههای انزواطلبانه و ملیگرایانه شخصی او سرچشمه میگرفت، اما نگرش او با چنین مخالفت خشونتآمیزی با امپریالیسم ایالات متحده تقویت شد که «در امور بینالمللی، ایالات متحده هدف اصلی بیاعتمادی او بود.»[۱]
در ۳ ژانویه ۱۸۳۳، جزایر مالویناس به طور غیرقانونی توسط نیروهای بریتانیا اشغال شد که جمعیت آرژانتینی و مقامات قانونی مستقر در جزایر را بیرون راندند و رعایای بریتانیایی را جایگزین آنها کردند. جمهوری آرژانتین از آغاز روند استقلال خود، با به ارث بردن مشروع سرزمینهای قارهای، جزیرهای و دریایی متعلق به اسپانیا، حاکمیت خود را بر این مجمعالجزایر و مناطق دریایی از طریق اقدامات مختلف دولتی، مانند تعیین مقامات، اعمال کرد. در طول ۱۸۸ سال غصب، آرژانتین همواره ادعای محکم خود مبنی بر اعمال حاکمیت کامل بر جزایر و مناطق دریایی اطراف آن را حفظ کرده است.
امتناع از تبعیت تعهد از سرگیری مذاکرات حاکمیتی توسط اقدامات یکجانبه مستمر بریتانیا تشدید شده است. چنین اقداماتی شامل اکتشاف و بهرهبرداری از منابع طبیعی تجدیدپذیر و غیرقابل تجدید – که آرژانتین به طور مداوم آن را محکوم کرده است – و همچنین حضور نظامی ناموجه و نامتناسب در جزایر است. تمامی این اقدامات مغایر با قطعنامه ۳۱/۴۹ مجمع عمومی سازمان ملل بوده و موجب ابراز نگرانی و انکار جامعه جهانی شده است.[۲]
[۱] https://library.cqpress.com/cqresearcher/document.php?id=cqresrre1944010700
[۲] https://www.cancilleria.gob.ar/en/announcements/news/188-years-illegal-occupation-malvinas-islands