بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر صفحه 504 قرآن کریم
دانشگاه فردوسی مشهد
آیات ۱۵ تا ۲۰ سوره احقاف صفحه ۵۰۴
خداوند در این صفحه دو گروهِ انسانهای برگزیده و کافر را مطرح میفرمایند اما نکته اینجاست که خداوند وقتی مؤمنین را مطرح میکند روی مهمترین مصادیقِ ایمان دست میگذارند از طرفی وقتی شخصِ جهنمی را بیان میکند روی همان مصداق دست میگذارد که آن مصداق احسان به والدین است «وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا…» به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكي كند، بعد خداوند یک مصداق از صدها زحمتی که پدر و مادر برای انسان میکِشند را مطرح میکند «…حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا…» مادرش با سختی او را حمل کرد «…وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا…» و با سختی وضعِ حمل کرد؛
اینقدر وضعِ حمل سخت است که خداوند در قرآن میفرمایند زمانیکه حضرت مریم میخواست بچه به دنیا بیاورد گفت «…مِتُّ قَبْلَ هَذَا…» کاش قبل از این مُرده بودم برای همین است که در روایت داریم خانمی که زمان وضعِ حمل از دنیا برود شهید است یا اینکه تمام گناهانش آن لحظه بخشیده میشود «…فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا…» ۳۰ ماه به او شیر داد؛
خداوند مقدار شیر دادن را مطرح میفرمایند که ظاهرا حداکثر شیر دادن است، عموم مُفسرین [در شیعه اختلافِ نظری در این زمینه نیست] میگویند ثَلَاثُونَ شَهْرًا مربوط به حمل و شیر دادن است دلیلش این است که فِصَالُهُ آمده که مربوط به کُل دوران از ابتدای مَشقت تا آخر شیر دادن است بعد مُفسرین بیان میکنند که فرزند حداقل ۶ ماه در شکم مادر بوده ۲۴ ماه هم شیر دادنش، ۲۴ ماه یعنی ۲ سال که در روایت داریم فرزند ۲ سالِ تمام شیر بخورد اما متأسفانه بعضی از خانمها زمانی مجرد هستند یا اوایل ازدواج عملهایی انجام میدهند که دیگر نمیتوانند به بچه شیر دهند این جدای از فعلِ حرام و سرطانهای مختلفی که بعدا خواهد گرفت ظلم است؛
بعد خداوند بیان میفرمایند زمانیکه «…وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً…» انسان به ۴۰ سال رسید «…إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ…» عقلش کامل میشود؛ معلوم میشود ۴۰ سال سنی است که عقل کامل میشود و از این سن به بعد به سمت کمال نمیرود در روایت داریم کسی که ۴۰ ساله شد عصا دست بگیرد، اوجِ رشدِ عقل ۴۰ ساله است بعد خداوند میفرمایند حالا پدر و مادرش را دعا میکند «…قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ…» خدایا توفیقِ شکر نعمتت را به من بده «…الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ…» نعمتی که به من و به پدر و مادرم دادی؛ یکی از وظایفِ فرزند این است که هم برای پدر و مادر و هم به جای پدر و مادر دعا کند و خیرات دهد «…وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ…» خدایا من را به سمتِ عملی ببر که خودت راضی هستی؛ گاهی وقتها ما فکر میکنیم کاری که انجام دادیم بهترین کار است بعدا میفهمیم بهترین کار نبوده چه بسا مثلا رشتهای انتخاب کردیم بعد فهمیدیم اشتباه کردیم اینها قابل حل است اما خدا نکند انسان مسیر زندگیش را طوری انتخاب کند که زمان مرگ بفهمد مسیرش اشتباه بوده آن وقت راه برگشتی ندارد «…وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي…» خدایا نسل و ذریهی ما را اصلاح کن؛
نکته: انسان باتقوا هم پدر مادرش را دعا میکند هم دغدغهی خودش و هم دغدغهی فرزندان و نسلش را دارد «…إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ…» من به درگاه خودت برگشتم و همه چیز را از تو میخواهم، تُبْتُ همان توبه است یعنی بازگشت «…وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ» و من تسلیم فرمان تو شدم؛ بعد از آن خداوند در آیه ۱۷ شخصِ بعدی را مطرح میکند آن کسی که فرزند ناخلفی بود.
بدون دیدگاه