جناب شيخ، دوستان و شاگردان خود را از همكاری با دولت حاكم (پهلوی) و به خصوص از تعريف و تمجيد آنان بر حذر می داشت. يكي از شاگردان شيخ از وی نقل كرده است كه فرمود: « روح يكی از مقدّسين را در برزخ ديدم محاكمه می كنند و همه كارهای ناشايسته سلطان جائر زمان او را در نامه عملش ثبت كرده و به او نسبت می دهند. شخص مذكور گفت: من اين همه جنايت نكرده ام. به او گفته شد: مگر در مقام تعريف از او نگفتی: عجب امنيّتی به كشور داده است؟ گفت: چرا! به او گفته شد: بنابراين تو راضی به فعل او بودی، او براي حفظ سلطنت خود به اين جنايات دست زد.» در نهج البلاغه آمده است كه امام علی (عليه السلام) فرمود: «الرّاضي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُمْ، وَ عَلي كُلِّ داخِلٍ فِي باطِلٍ إِثْمانِ: إِثْمُ العَمَلِ بِهِ، وَإثْمُ الرِّضا بِهِ»؛ هر كه به كردار عدّه ای راضی باشد، مانند كسی است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد؛ گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن.[1]

[1]. كيمياي محبت، ری شهری، ص 72.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید