چون بت پرستان، حضرت ابراهیم خلیل علیهالسَّلام را به جرم شکستن بتها، در منجنیق گذاشتند و از راه هوا او را به دریای آتش پرتاب کردند، در میان آسمان و زمین، فرشته مقرب پروردگار در مقابل حضرتش پدیدار شد و پرسید: «یا خلیل الله! چه حاجتی داری که بی درنگ آن را برایت انجام دهم؟» ابراهیم علیهالسَّلام در پاسخ گفت: «من از تو حاجتی ندارم! نیازم تنها به خداوند بینیاز است و رازم از او پنهان و پوشیده نیست! او خود میداند که با بنده حاجتمند خویش چه کند»، پس به فرمان خدا، آتش سوزان، تبدیل به گل و ریحان و بَرد و سلام شد.[1]
[1] . نشان از بی نشان ها، ج 1، ص 434 .
بدون دیدگاه