تجربه ببرهای آسیا، در جذب سرمایه گذاری خارجی

یادداشت حجت الاسلام سیدمحمد حسین راجی مدیر اندیشکده راهبردی سعداء با عنوان «تجربه ببرهای آسیا، در جذب سرمایه گذاری خارجی»


محسن مهرعلیزاده، نامزد سیزدهمین دوره ریاست جمهوری در سخنرانی تلویزیونی خود گفت : “در سال نخست دولت حداقل ۵۰ میلیارد دلار برای جذب سرمایه‌های خارجی در نظر خواهیم گرفت. به سرمایه گذار‌های خارجی تضمین کافی و محکم خواهم داد.”

حال سؤال اینجاست که این طرح زیبا و جذاب آیا در کشورهای دیگری نیز اجرا شده است؟ و آیا مشکلات اقتصادی آنان را حل کرده است؟ و یا لااقل مشکلی به مشکلات آن کشورها اضافه نکرده است؟

برای پاسخ به سؤالات مطرح شده، لازم است به تجربه سایر کشورهای جهان که اقتصاد خود را بر پایه “جذب سرمایه گذاری خارجی” و آن‌هم با حذف محدودیت‌ها و تضمین ، بنا نهادند رجوع شود تا مزایا و یا معایب احتمالی آن مشخص شود.

هزینه‌‌های غیرقابل اجتناب حذف مقررات ورود و خروج سرمایه از کشور

اِعمال مقررات و نظارت بر ورود و خروج سرمایه هرچند برای هر کشوری در مدیریت بهتر جریان سرمایه، امری مفید به‌حساب می‌آید، اما همواره عاملی منفی برای انتخاب آن‌ها توسط ‌‌‌سرمایه‌گذاران خارجی تلقی شده و از جذابیت ‌‌‌سرمایه‌گذاری در بازار آن‌ها کاسته است. لذا حذف مقررات ورود و خروج سرمایه، یکی از شروط همیشگی کشورهای توسعه‌یافته برای ‌‌‌سرمایه‌گذاری خارجی بوده که در قالب کنوانسیون‌‌های سازمان تجارت جهانی نیز بر آن جامۀ قانون پوشانده‌اند. در ادامه هزینه‌‌های سنگینی را که کشورهای جنوب شرق آسیا پس از حذف مقررات مذکور متحمل شده‌اند، بررسی می‌کنیم.

پیامدهای جذب سرمایۀ خارجی در کشور‌های جنوب شرق آسیا

اواخر دهۀ ۱۹۸۰ که نرخ رشد اقتصاد و ثبات نرخ ارز تثبیت شده بود، دولت‌‌های این منطقه از جمله دولت تایلند، سیاست‌هایی را برای ترغیب بیشتر سرمایه‌گذاری خارجی در پیش گرفتند؛ از جمله حذف محدودیت‌‌های سرمایه‌گذاری خارجی، حذف موانع مالکیت خارجی در صنایع صادراتی، ارائۀ مشوق صادراتی به صندوق‌‌های مشترک سرمایه‌گذاری خارجی، اجازۀ قانونی انتشار اوراق قرضۀ خارجی به شرکت‌‌های تایلندی و کاهش مالیات بر سود تقسیم‌شدۀ خارج از کشور. این اقدامات در ‌‌سال‌‌های نخست، تأثیر مثبت جدی بر فزونی ورود سرمایه‌‌های خارجی داشت؛ به ‌نحوی‌ که خالص ورود سرمایه به تایلند طی ‌‌سال‌‌های 1991 تا ۱۹۹۶ در مجموع به حدود ۸۵ میلیارد دلار بالغ شد. به ‌لحاظ ترکیب نیز بیش از ۹۵ درصد سرمایه‌گذاری‌‌های خارجی در تایلند، در خرید دارایی‌‌های مالیِ کوتاه‌مدت و سایر موارد (غیر از سرمایه‌گذاری مستقیم و فیزیکی) بود. همین نشانه برای انتظار شنیدن صدای شکستن روند رشد، کافی بود.[1]

در کره جنوبی نیز پس از ترور «ژنرال پارک» توسط رئیس سازمان اطلاعات کره جنوبی و با حمایت امریکا[2]، تغییرات اساسی در رویکردی که دولت پارک در پیش گرفته بود ایجاد شد و الحاق کره جنوبی به سازمان تجارت جهانی از روز ‌‌تأسیس این سازمان (اول ژانویۀ ۱۹۹۵) تثبیت شد. به این ترتیب، راه ورود سرمایه خارجی به کشور باز شد و نظارت بر فعالیت سرمایه‌گذاران خارجی بسیار کاهش یافت. همین مسئله باعث شد که در سال ۱۹۹۶ سرمایه‌گذاران خارجی یک‌صد میلیارد دلار به اقتصاد کره جنوبی تزریق و اقتصاد این کشور را وابسته به سرمایۀ خارجی کنند.[3]

اما درست یک سال بعد، صرفاً تحت تأثیر یک شایعه پیرامون عدم توانایی کشور تایلند در ‌‌‌تأمین دلار کافی برای حفظ ارزش پول خود، سرمایه‌‌های خارجی از این کشور به‌سرعت بیرون کشیده شد. بحران در دوم ژوئیه سال ۱۹۹۷، زمانی علنی شد که دولت تایلند تصمیم گرفت واحد پول خود، بات را نسبت به دلار شناور کند. برخی اقتصاددانان معتقدند این تصمیم به ‌خاطر جلوگیری از سفته‌بازی در معاملات املاک و مستغلات یا سفته‌بازی در بورس صورت گرفت.

بر اساس این تصمیم، ارزش واحد پولی بات به‌شدت افت کرد. این قضیه باعث کاهش ارزش پولی سایر کشور‌های منطقه شد و طی این فرایند، روپیۀ اندونزی ۷۵ درصد، رینگین مالزی و پزو فیلیپین ۴۰ درصد و وون کره و بات تایلند ۵۰ درصد افت ارزش داشتند. با سقوط ارزش واحد‌های پولی، بهرۀ تمام وام‌‌های دلاری شرکت‌‌های فعال در این منطقه چنان سنگین شد که شرکت‌ها توانایی پرداخت‌‌ آن‌ها را نداشتند و ورشکستگی‌ها آغاز شد. بازار سهام سقوط کرد و چون تایلند به­ همراه کره جنوبی، سنگاپور و هنگ­کنگ به‌عنوان ببر‌های اقتصادی آسیا و فرصت‌‌های مناسب سرمایه‌گذاری معرفی شده بودند، اعتماد به سرمایه‌گذاری در دیگر ببر‌‌های آسیا نیز سلب شد و سرمایه‌گذاران خارجی یکی‌ پس ‌از دیگری اقدام به بیرون آوردن سرمایۀ خود از این کشورها کردند.[4]

به این ترتیب، در سال ۱۹۹۷ سرمایه‌گذاری خارجی برای مثال در کره جنوبی به منفی ۲۰ میلیارد دلار رسید؛ یعنی یک افت 120 میلیارد دلاری نسبت به سال گذشتۀ آن.

این مسئله باعث شد تا کره جنوبی در بازپرداخت تسهیلات خارجی ناتوان گردد و به ورطۀ ورشکستگی کشیده شود. آمار دردناک فقر و‌‌ بی‌خانمانی و خودکشی در کره، نشان از اوج مشکلات دارد…


[1]. https‌‌‌‌‌‌‌://farsi. khamenei. ir/others ـ note?id=31365.

[2]. http‌‌‌‌‌‌‌://www. newdaily. co. kr/site/data/html/2011/01/18/2011011800051. Html.

[3]. Irma Adelman, Lessons from (S) Korea, Zagreb International Review of Economics and Business, Vol. 2, No. 2, 1999, pp. 57 ـ 71.

[4]. مقام معظم رهبری با توصیف اوضاع این کشورها در این برهه و در خلال بیان خاطره‌ای از یک دیدار‌‌ می‌فرمایند: «ماها تیر محمد، نخست‌وزیر سابق مالزی ـ که بسیار هم آدم پُرکار و دقیق و جدی و پایبندی بود ـ به تهران آمد، به دیدن من هم آمد؛ همان اوقات بود که تحولات گوناگونی در آسیای شرقی اتفاق افتاده بود؛ در مالزی، اندونزی و تایلند، و زلزلۀ اقتصادی به وجود آمده بود. همین سرمایه‌دار صهیونیستی و بعد سرمایه‌دار‌های دیگر، با بازی‌های بانکی و پولی توانستند چند تا کشور را به ورشکستگی بکشانند. در آن وقت ماها تیر محمد به من گفت: من فقط همین قدر به شما بگویم که ما یک‌شبه گدا شدیم! البته وقتی کشوری وابستگی اقتصادی پیدا کرد و خواست نسخه‌‌‌های اقتصادی بانک جهانی و صندوق ‌بین‌المللی پول را عمل بکند، همین‌طور هم خواهد شد» (بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان، 18/8/1385).

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *