وارد کاخ شدیم. انتظارش را نداشتیم ولی بلافاصله خودش به ملاقات آمد. ما به او توضیح دادیم که امام از چهرههای برجسته جهان اسلام هستند و علیه شاه مبارزه میکنند و چون احتمال دارد، دولت فرانسه بعد از سه ماه اقامت برای ترک آنجا به ایشان فشار بیاورد با اجازه شما ایشان برای اقامت به لیبی بیایند. قذافی نسبت به امام ابراز علاقه زیادی کرد. برای انجام هر گونه کمکی هم تمایل نشان داد. حتی گفت هر سلاحی هر جای دنیا که بخواهیم، به ما تحویل میدهد، حتی روی خلیج فارس. ما گفتیم: «ملت ما ملت غنی است و احتیاج به کمک مالی دیگران ندارد» برای ما همیشه مذموم بود که از بیگانه کمک بگیریم حتی از قذافی که شعار اسلام گرایی میداد. امام مرتبا میفرمود: «با طناب قذافی داخل چاه نروید.»[1]
[1]. حاشیههای مهمتر از متن، ص ۱۹۱؛ به نقل از تهران، علی جنتی، ص ۱۳.
[2]. حاشیه های مهم تر از متن، ص 198؛ به نقل از خاطرات آیت الله طاهری خرم آبادی، ص 106.
بدون دیدگاه