شخصی می‌گوید به شهید بهشتی گفتم آقای بهشتی شما که می‌روید پیش امام به امام بگو بنی‌صدر خائن است، آخر امام خبر ندارد . شهید بهشتی به من گفت: «من بروم به امام بگویم؟! سال ۴۳ ،۴۴ یا ۴۵ من دیدن امام رفتم، به ایشان گفتم آقا یک دانشجویی هست به نام ابوالحسن بنی‌صدر خیلی دارد در خارج خوب کار می‌کند. امام فرمودند من چند تا از مقالات او را خوانده‌ام من به او مشکوکم. این جریان گذشت من هم یادم رفت. سال ۵۷ بنی‌صدر به من گفت آقای بهشتی می‌روی پیش امام یک دست خطی برای من بگیر، من دارم در خارج کار می‌کنم اگر امام یک دست خطی برای من بدهند، این جریان انقلاب خیلی رشد می‌کند. من رفتم پیش امام گفتم آقا یک شخصی هست به نام آقای بنی‌صدر. دارد کار می‌کند خوب هم کار می‌کند. همه را دور خودش جمع کرده. امام فرمودند من به ایشان خوش‌بین نیستم. من الآن بروم به امام بگویم که بنی‌صدر خائن است؟! امام می‌گوید ۱۵ سال پیش من چه گفتم.»