مرگ ملکه الیزابت دوم موجی از بازتاب و واکنشهای آنلاین را برانگیخته است. اما همه چیز غم و اندوه نبود. برخی از جوانان آفریقایی در عوض تصاویر و داستانهای بزرگان خود را به اشتراک میگذارند که دوره بیرحمانهای از تاریخ استعمار بریتانیا را در طول سلطنت طولانی ملکه تحمل کردند. یکی در توییتر با انتشار تصویری از آنچه که به گفته او «گذرنامه حرکتی» مادربزرگش بود، نوشت: «من نمیتوانم عزاداری کنم. یکی دیگر نوشت که مادربزرگش در دوران استعمار «برای ما تعریف میکرد که چگونه آنها را کتک میزدند و چگونه شوهرانشان را از آنها میگرفتند و برای مراقبت از بچه هایشان رها میکردند. باشد که ما هرگز آنها را فراموش نکنیم. آنها قهرمانان ما هستند.» در آفریقای جنوبی، یکی از احزاب مخالف، مبارزان آزادی اقتصادی، در بیانیهای اعلام کرد: «ما برای مرگ الیزابت سوگواری نمیکنیم، زیرا مرگ او برای ما یادآور یک دوره بسیار غم انگیز در این کشور و تاریخ آفریقا است.» در این بیانیه افزوده شده است: «تعامل ما با بریتانیا با درد، مرگ، سلب مالکیت و انسانیتزدایی از مردم آفریقا بوده است.[1]
داستانهایی از این دست به توضیح اینکه چرا بسیاری از شهروندان کشورهای مستعمره مانند کنیا برای مرگ ملکه سوگواری نکردند کمک میکند. در حالی که در بسیاری از کشورهای غربی او را به خاطر صداقت و وظیفه خود در قبال نقشش دههها پس از سن بازنشستگی به یاد میآورند، بسیاری از کسانی که به نام امپراتوری بریتانیا تحت ستم قرار گرفتند، انتقاد میکنند که ملکه برای اذعان به آسیبهایی که به او وارد شده است، کاری انجام نداد. سیفو هلونگوان، نویسنده ساکن ژوهانسبورگ، خاطرنشان کرده است که در حالی که استعمار در غرب به عنوان تاریخ شناخته میشد، «در کشورهای ما، استعمار اکنون است.» مارتنز میگوید: «در بریتانیای پس از برگزیت، فراموشی واقعی در مورد زیر شکم امپراتوری وجود دارد. شیوهای که زندگی ملکه را به یاد میآورند، نسخهای پاکسازیشده از میزان محبوبیت اوست که نقش بسیار واقعی پادشاه را در ارائه چهرهای که امپراتوری حول آن سازماندهی شده بود، نادیده میگیرد.»[2]
مرگ ملکه الیزابت دوم طیفی از احساسات را در سراسر جهان در مورد زندگی، میراث و سلطنت او به وجود آورده است. زمانی که او در سال 1952 به سلطنت رسید، بیش از یک چهارم جمعیت جهان تحت قدرت امپراتوری بریتانیا بودند. این بیش از 700 میلیون نفر بود – از جمله در بخشهایی از آفریقا، آسیا، خاورمیانه و جزایر اقیانوس آرام. اما همراه با این نوستالژی، «خشم باقیمانده» به خاطر بهای بیرحمانهای است که برای استقلال بسیاری از کشورها پرداخت شده است. اوچونو گفت در نیجریه، زمانی که قدرت جهانی به طور مخفیانه سعی کرد از تلاشهای جدایی جمهوری بیافرا جلوگیری کند، هنوز بسیاری از آنها تحت تأثیر نقش بریتانیا در جنگ داخلی خود هستند. در کنیا، بریتانیا هزاران شورشی را در اردوگاههای بازداشت شکنجه کرد که در سال 2013 به خاطر آن عذرخواهی کرد. به همین دلیل اوچونو گفت که مرگ او به جای سوگواری، زمان تأمل را به همراه دارد. الیزابت نمادی از انکار بریتانیا برای جنایات استعماری بود. دیگران جشن گرفتن زندگی ملکه را دشوار میدانند – تا حدی به این دلیل که احساس میکنند او باید در قبال کارهایی که کشورش انجام داده است، پاسخگو باشد. مو بانرجی، استاد تاریخ جنوب آسیا در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، گفت: «ما اساساً باید به او به خاطر خدمات طولانیاش احترام بگذاریم، اما به عنوان پادشاه، نمیتوان او را از استعمار جنوب آسیا جدا کرد. بانرجی اهل هند است که در سال 1947 از بریتانیا استقلال یافت. اگرچه الیزابت پنج سال بعد تاجگذاری کرد، بانرجی گفت که بسیاری از هندیها امیدوارند که ملکه از آسیبهای استعمار ابراز پشیمانی کند. این مورد در سال 1997 و در آخرین سفر ملکه به هند بود. الیزابت با اشاره به قتل عام سال 1919 در باغ جالیانوالا، که در آن صدها هندی توسط سربازان بریتانیا هدف گلوله قرار گرفتند و کشته شدند، به هندیها گفت: «تاریخ قابل بازنویسی نیست.» این احساسات دوباره ظاهر شده است زیرا بسیاری از آنها متعجبند که پس از مرگ ملکه چه اتفاقی برای جواهر تاج ملکه خواهد افتاد. در دوران استعمار، هند مجبور شد الماس کوه نور 105 قیراطی را به بریتانیا تحویل دهد. بسیاری همچنین خواستار بازگرداندن الماس کولینان به آفریقای جنوبی هستند. بانرجی گفت: «جواهرات نشان دهنده تاریخ اجبار، انقیاد، غارت، از دست دادن، غم و اندوه است.» به طور مشابه، مرگ ملکه نیز بسیاری از مردم را به یاد عدم پرداخت غرامت به مستعمرات سابق انداخته است. اوپال پالمر آدیسا، مدیر سابق موسسه مطالعات جنسیت و توسعه در دانشگاه هند غربی گفت که بریتانیا هنوز حتی از مهاجران آفریقایی عذرخواهی نکرده است. بیش از 2.2 میلیون نفر برده شده به مستعمرات بریتانیا در دریای کارائیب برده شدند. بسیاری از مردم تعجب میکنند که چرا سلطنت بریتانیا هنوز وجود دارد. برای برخی، مرگ ملکه گفتگوها را در مورد هدف و مکان یک پادشاه امروزی برانگیخته است. بانرجی از سنین جوانی، زمانی که حکایات پدربزرگ و مادربزرگش درباره قحطی بنگال در سال 1943 را میشنید، که در آن حداقل 3 میلیون نفر در نتیجه سیاستهای اقتصادی برون مرزی بریتانیا از گرسنگی جان خود را از دست دادند.[3]
بر اساس اسناد کشف شده توسط گاردین، ملکه با موفقیت دولت را برای تغییر پیش نویس قانونی لابی کرد تا ثروت خصوصی “شرم آور” خود را از مردم پنهان کند. مجموعهای از یادداشتهای دولتی کشفشده در آرشیو ملی نشان میدهد که وکیل خصوصی الیزابت ویندزور بر وزرا فشار میآورد تا قوانین پیشنهادی را تغییر دهند تا از افشای سهام او برای عموم جلوگیری کنند. پس از مداخله ملکه، دولت مادهای را در قانون قرار داد که به خود این اختیار را میدهد تا شرکتهایی را که توسط «سران دولت» استفاده میشوند از اقدامات شفافسازی جدید معاف کند. این ترتیب، که در دهه 1970 ساخته شد، در واقع برای ایجاد یک شرکت پوستهای تحت حمایت دولت مورد استفاده قرار گرفت که به نظر میرسد حداقل تا سال 2011، پردهای از رازداری بر سهام و سرمایه گذاریهای خصوصی ملکه گذاشته است. مقیاس واقعی ثروت او هرگز فاش نشده است، اگرچه تخمین زده شده است که ثروت او به صدها میلیون پوند برسد. شواهدی از لابی کردن وزرا توسط پادشاه توسط تحقیقات گاردین در مورد استفاده خانواده سلطنتی از رویه پارلمانی محرمانه، معروف به رضایت ملکه، برای تأثیر مخفیانه بر شکلگیری قوانین بریتانیا آشکار شد. برخلاف روال شناخته شدهتر موافقت سلطنتی، رسمی که لحظه تبدیل لایحه به قانون را مشخص میکند، قبل از تصویب قانون توسط پارلمان باید رضایت ملکه را جلب کرد. این قانون از وزیران میخواهد که به ملکه هشدار دهند در صورتی که قوانین ممکن است بر اختیارات سلطنتی یا منافع خصوصی تاج تأثیر بگذارد. وبسایت خانواده سلطنتی آن را به عنوان «کنوانسیون طولانی مدتی» توصیف میکند و علمای قانون اساسی تمایل دارند رضایت را نمونهای مبهم اما بیضرر از نمایشی که سلطنت را احاطه کرده است، بدانند. اما اسناد کشفشده در آرشیو ملی، که گاردین این هفته منتشر میکند، نشان میدهد که روند رضایت، که به ملکه و وکلای او اجازه میدهد تا لوایحی را که به پارلمان میآیند، پیشاپیش ببینند، او را قادر میسازد تا مخفیانه برای تغییرات قانونی لابی کند. توماس آدامز، متخصص حقوق اساسی در دانشگاه آکسفورد که اسناد جدید را بررسی کرد، گفت که آنها نوعی نفوذ بر قوانین را آشکار کردند که لابیها فقط آرزوی آن را داشتند. او گفت که صرف وجود رویه رضایت، ظاهراً به پادشاه نفوذ قابل توجهی بر پیش نویس قوانینی داده است که میتواند بر او تأثیر بگذارد. این اسناد نشان میدهد که در نوامبر 1973، ملکه میترسید که لایحهای پیشنهادی برای شفافسازی سهام شرکتها میتواند مردم را قادر به بررسی دقیق امور مالی او کند. در نتیجه او وکیل خصوصی خود را فرستاد تا دولت را برای اعمال تغییرات تحت فشار قرار دهد.[4]
[1] https://www.cnn.com/2022/09/10/africa/colonialism-africa-queen-elizabeth-intl/index.html
[2] https://www.abc.net.au/news/2022-09-18/queen-elizabeth-ii-empire-colonialism-history/101430296
[3] https://www.wbur.org/npr/1122238140/queen-elizabeth-ii-death-commonwealth-countries-colonial-history
[4] https://www.theguardian.com/uk-news/2021/feb/07/revealed-queen-lobbied-for-change-in-law-to-hide-her-private-wealth
بدون دیدگاه