شخصی به آیت الله بهاءالدینی گفت امام رحمه الله علیه در جوانی هم اینطور بود؟ اینقدر شجاع بود؟ ایشان گفت: در زمان رضاشاه، که کسی جرأت حرف زدن نداشت، در مدرسهی فیضیه نشسته بودیم که...
تاريخ انتشار مطلب
-
-
اکتبر 2, 2017
پزشک یهودی؛ سلیمان برجیس
غیرت دینی مردم کاشان باعث شدن دکتری بهایی که با دادن داروی اشتباه بیماران مسلمان را می کشت، به درک واصل شود.
-
سپتامبر 21, 2017
زیبایی ها وزشتی های کربلا – جلسه ۱
زیبایی ها وزشتی های کربلا - جلسه 1- با موضوع: غیرت دینی
برچسب ها : زیبایی ها و زشتی های کربلا غیرت دینی -
سپتامبر 21, 2017
امام (ره)سماور را به سمتش پرتاب کرد
در جلسه ای امام و عده ای از روحانیت و طلاب حضور داشتند. امام نزدیک سماور نشسته بود. شخصی سخنی را بر زبان راند که در آن توهینی ضمنی به مقام حضرت زهرا سلام الله علیها بود. امام چنان برآشفت که سماور را برداشت و به طرف گوینده پرتاب کرد.
-
سپتامبر 21, 2017
تمام مشروب فروشی ها آتش گرفت
در پادگان سرباز بودم. یک روز مهدی باکری به من گفت امشب بیا با تو کار دارم. باید کمی بنزین تهیه کنیم و با آن کوکتل مولوتوف درست کنیم ...
-
سپتامبر 21, 2017
خونم به جوش آمد
پدر شهید بروجردی تعریف میکند که روزهای شروع فعالیت محمّد بود که یک روز او را دیدم. آمد مغازه، در حالی که پیراهن سفیدش خونی بود. علت را پرسیدم. گفت:...
-
سپتامبر 21, 2017
مادر من حضرت زهراست
آخرین بار در حرم حضرت معصومه(س) دیدمش. اسلحه ای به کمر داشت. میگفت: «حسین علاء برای قراردادی در راه بغداد است. قرار است او را در تهران ترور کنیم...
-
سپتامبر 21, 2017
سیلی امام خمینی (ره) به صورت مامور ساواک
شخصی به آیت الله بهاءالدینی گفت امام رحمه الله علیه در جوانی هم اینطور بود؟ اینقدر شجاع بود؟ ایشان گفت: در زمان رضاشاه، که کسی جرأت حرف زدن نداشت، در مدرسهی فیضیه نشسته بودیم که...
-
سپتامبر 21, 2017
جانباز جنگ صفین
شخصی به نام محیی الدین اِربلی میگوید : من و پدرم در یک قهوه خانه ای نشسته بودیم، فردی مقابل ما نشسته بود و در حال چرت زدن بود که کلاه از سرش افتاد و یک زخم بزرگ روی سر او ظاهر شد، از او سوال کردیم این زخم کاری روی سر شما جریانش چیست ؟ گفت این زخم یادگار جنگ صفین است، ما خنده مان گرفت ...
-
سپتامبر 21, 2017
آوینی فریاد زد خدا لعنتت کند!
در بین فیلم توهینی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت .همه سکوت کردند اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: «خدا لعنتت کند! چرا داری توهین میکنی؟!» همه سرها به سویش برگشت...