اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»

 

خلاصه ای از این جلسه:

خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: پیامبر اگر بداخلاق بودی همه از دورت می رفتند.

 

آن چیزی که اسلام را ماندگار کرده، بخشی از آن خوش اخلاقی پیشوایان دین است.

 

داستانک: مردی از شام وارد مدینه می‌شود و امام حسن علیه اسلام را می‌بیند و شروع به ناسزاگویی می‌کند…

 

اگر ما مسجدی ها و مذهبی ها که ظاهرمان مذهبی است، به دیگران محبت نکنیم آن طرفی ها خوب محبت می کنند و جوان ها جذب آنها می شوند.

 

داستانک: میرزا جواد آقا تهرانی کتابی می نویسند. سید بزرگواری کتاب ایشان را می خواند و شروع به ناسزا گفتن می کند…

 

داستانک: برای شهید مدرس در سفر به استانبول واگن اختصاصی قرار می دهند…

 

داستانک: حاج آقای ابوترابی معروف به امیرالاسراء برای یکی از کسانی که خیلی او را شکنجه می کرد…

 

اگر از اطرافیان ما کسی مریض است باید به او بسیار کمک کنیم. مخصوصا ما مذهبی ها.

 

حضرت علی علیه السلام: خودتان را بر خوش اخلاقی تمرين و رياضت دهيد، زيرا كه بنده مسلمان با خوش اخلاقی خود به درجه روزه گيرشب زنده دار می‌رسد.[1]

 

«حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ؛ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ؛ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ؛ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ، عَنِ الْحَسَنِ، عَنِ الْحَسَنِ:‏ أَنَ‏ أَحْسَنَ‏ الْحَسَنِ‏، الْخُلُقُ الْحَسَن»؛

حدیث کرد برای ما ابوالحسن، که او روایت کرد از ابوالحسن، که او نیز روایت کرده از ابوالحسن، که او شنید از حسن که او گفت شندیم از حسن که او شنیده بود از امام حسن علیه السلام؛ که ایشان فرمودند که: همانا حسن ترین حسن‌ها، خُلق حسن است (نیکوترین نیکوها؛ خلق نیکوست).[2]

 

اولین شرط برای ازدواج باید خوش اخلاقی باشد. اگر مرد بداخلاق بود او را رد کنید. البته خانم هم باید خوش اخلاق باشد.

 

داستانک: شخصی نزد امام رضا علیه السلام آمد تا درباره ي خواستگاري كه براي دخترش آمده بود كسب تكليف کند…

 

در مسجد با بچه ها باید خوش اخلاق باشیم.

 

داستانک: آیت الله مظاهری یکی از دوستانش که تازه از دنیا رفته بود، را در خواب دید که سرش مانند سگ شده بود…

 

داستان: پیک موتوری شهید شهریاری که بعد از شهادت ایشان بسیار گریه می کرد…

[1] تحف العقول، ص 111.

[2]. بحار الأنوار، جلد ‏۶۸، صفحه ۳۸۶، باب ۹۲.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید