عنایات خداوند به امام حسین (علیه السلام)
بحث ما در مورد این است که خداوند به واسطه شهادت امام حسین (ع)، به ما و امام حسین(ع) در دنیا چه چیزی داد؟ یعنی خداوند چه چیزی به امام حسین(ع) عنایت فرمود که ما میتوانیم در دنیا از آن استفاده کنیم؟
اولین مورد ویژگی خاصی است که خداوند به سرزمین کربلا و به خاک کربلا داده است؛ که این ویژگی به جای دیگری داده نشد. روایاتی که در ادامه می آید از کتاب بسیار معتبر کامل الزیارات، و از بابی است که در مورد فضیلت زیارت امام حسین(ع) و خاک کربلا و … نوشته شده است.
2. عمر بن یزید از حضرت ابی عبدالله یعنی امام صادق (ع) (هر جا در این روایت که ابی عبدالله آمده است منظور امام صادق (ع) است) روایت می-کند که فرمودند: «زمین کعبه در مقام مفاخرت گفت کدام زمین مثل من است و حال آنکه خداوند خانه اش را بر پشت من بنا کرده است و مردم از هر راه دوری متوجه من می شوند و حرم خدا و مأمن قرار داده شده ام. خداوند متعال به سویش وحی کرد و فرمود: بس کن و آرام بگیر. به عزت و جلال خودم سوگند آنچه را که تو برای خود فضیلت می دهی در قیاس با فضیلتی که به زمین کربلا اعطا نمودم همچون قطره ایست نسبت به آب دریا که سوزنی در آن فرو برند و آن قطره را با خود بردارند. و اساسا اگر خاک کربلا نبود این فضیلت برای تو هم نبود و نیز اگر نبود آنچه این خاک آن را در بر دارد تو را نمی آفریدم و بیتی را که تو به آن افتخار می کنی خلق نمی کردم. بنابراین آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا استنکاف و استکبار و طغیانی از خود نشان نده و الّا تو را فرو برده و در آتش جهنم قرارت می دهم». (قبلا عرض شد که در قرآن آمده است که زمین و در و دیوار و امثال اینها با خداوند ذکر می گویند. همانطور که خداوند می فرماید: لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا» اگر ما این قران را بر کوه نازل می کردیم متلاشی می شد. همچنین این نکته که در و دیوار مسجد با نقاط دیگر متفاوت اند هم ناظر به همین مسائل اند).
3. عمرو بن ثابت، از پدرش، از حضرت ابو جعفر عليه السّلام (امام باقر علیه السلام)، حضرت فرمودند: «خداوند تبارك و تعالى بيست و چهار هزار سال پيش از خلقت كعبه زمين كربلاء را آفريد و آن را مقدس و مبارك قرار داد و پيوسته قبل از خلقت مخلوقات مقدس و مبارك بود تا آن را برترين زمين در بهشت نمود و برترين منزل و مسكنى قرارش داد كه اولياء و دوستانش در بهشت در آن سكنی گزينند». حتی در روایت داریم روز دحو الارض که زمین کعبه از زیر آب پدیدار شد قبل از آن زمین کربلا پدیدار بود؛ و تمام جاهای دیگر را آب فرا گرفته بود. حال بعد از آن اولین جایی که می خواست از زیر آب خارج شود زمین کعبه بود.
5. در روايتى آمده است كه حضرت ابو جعفر عليه السّلام فرمودند: غاضريه مكانى است كه خداوند متعال در آنجا با موسى بن عمران عليه السّلام تكلّم نمود و با حضرت نوح مناجات كرد. اين زمين كريمترين و شريفترين بقاع روى زمين بوده و اگر اين معنا نبود هرگز خداوند متعال اولياء و انبيائش را در آن به وديعه نمىگذارد، پس بر شما است كه قبور ما را در غاضريه زيارت كنيد.
6. حمّاد بن ايوب، از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام، از پدران گرامش، از امير المؤمنين عليه السّلام نقل می کند که حضرت فرمودند: «رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند: فرزندم در زمينى دفن مىشود كه به آن «كربلاء» مىگويند: كربلاء بقعه و مكانى است كه در آن قبة الاسلام (مراد بصره است) بوده و اين همان مكانى است كه حق تعالى در طوفان نوح مؤمنينى را كه به آن حضرت ايمان داشتند، همراه آن جناب نجات داد و از آن مهلكه رهانيد.
7. فضل بن يحيى از پدرش از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام نقل كرده كه آن جناب فرمودند: كربلاء را زيارت كنيد و آن را ترك نكنيد زيرا اين سرزمين، بهترين فرزندان آدم عليه السّلام را در خود گرفته؛ بدانيد و آگاه باشيد هزار سال قبل از اينكه جدّم حسين عليه السّلام در آن ساكن گردد فرشتگان اين سرزمين را زيارت كردهاند و شبى منقضى نمىشود مگر آنكه جبرئيل و ميكائيل اين مكان را زيارت مىكنند، بنابراين اى يحيى (مقصود «يحيى» پدر «فضل» مىباشد) سعى كن اين مكان از تو فوت نشود و از دستت نرود.
8. عبد اللَّه ميمون قدّاح، از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند: وقتى امير المؤمنين عليه السّلام در بين گروهى از اصحابشان به كربلاء عبور نمودند چشمهاى مباركشان غرق در اشك شد و سخت گريستند. سپس فرمودند: اينجا محل خواباندن مركبهايشان بوده، و اينجا محل گذاردن اثاثشان مىباشد و اينجا خونهايشان مىريزد؛ سپس به زمين کربلا خطاب كرده و فرمودند: خوشا به حالت اى زمين كه بر روى تو خونهاى دوستان خدا مىريزد.
9. حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام فرمودند: امير المؤمنين على عليه السّلام با جماعتى از مردم از شهر خارج شده تا به يك يا دو ميلى كربلاء و به محل افتادن شهداء رسيدند سپس فرمودند: در اين مكان دويست پيغمبر و دويست وصى پيغمبر و دويست سبط پيغمبر قبض روح شده كه تمام آنها شهيد هستند. پس از اين كلام پاى مبارك از ركاب بيرون آورده و در حالى كه روى قاطر بودند آن مكان را طواف كرده و در حين طواف مىفرمودند: محل خواباندن مركبها، و محل افتادن شهداء؛ شهداءِ قبل از ايشان، بر آنها سبقت نگرفتهاند و كسانى هم كه بعد از آنها خواهند آمد به ايشان ملحق نخواهند شد.
10. از عمرو بن ثابت از پدرش از حضرت ابى جعفر عليه السّلام؛ آن حضرت فرمودند: خداوند متعال كربلاء را بيست و چهار هزار سال قبل از كعبه آفريد و آن را مقدس و مبارك قرار داد و پيوسته قبل از خلقت مخلوقات مقدس و مبارك بود و بعد از آفرينش آنها نيز چنين مىباشد. حق تبارك و تعالى آن را با فضيلتترين زمينهاى در بهشت قرار داده است.
12. بن ابي جمهور احسائي گويد: از معصومين عليهم السلام روايت شده است: هنگامي كه خداي تعالي زمين مكه را آفريد، زمين مكه خوشحال و مسرور گرديد. خداي تعالي به او خطاب كرد: اي كعبه! آرام باش و سر جايت قرار بگير. اگر نبود سرزميني كه كربلا نام دارد، تو را نمي آفريدم (غوالي اللئالي: ج 1 ص 430.)
داستان ها
1. در زمان صفويه يكي از دانشمندان اروپايي به اصفهان آمد. او در علومي چون حساب، هيئت، نجوم و غيره بسيار ماهر بود و حوادثي كه براي مردم پيش آمده بود، براي آنها بازگو ميكرد. اين شخص كه فرستادهي پادشاه بود، مطالبهي دليل بر نبوت حضرت خاتم الانبيا محمد صلي اللَّه عليه و آله كرد. سلطان آن زمان از عالمان شيعه درخواست كرد با او بحث و مناظره كنند. هنگامي كه مجلس تشكيل شد، فيض كاشاني رو به او كرده گفت: پادشاهِ شما چقدر كوتاه فكر بوده كه براي چنين كار مهمّي كسي مثل تو را فرستاده است! دانشمند فرنگي با تغيّر و ناراحتي گفت: اي عالم مسلمانان، قدر خود را بشناس و از حدّ خويش تجاوز نكن! قسم به عيسي و مادرش عليهماالسلام اگر از احاطهي من به علوم و كمالات آگاه بودي، اقرار ميكردي كه زنان دنيا فرزندي مثل من نزادهاند. محقق كاشاني (با توجه به مهارت دانشمند فرنگي در خبر دادن از غيب) دست در بغل خويش كرد و از جيب خود چيزي بيرون آورد و گفت: بگو در دست من چيست؟ او در فكر فرورفته رنگش متغير گشت. محقق كاشاني گفت: چقدر زود جهالت و ناداني تو ظاهر و ادعاي تو باطل گشت!! او در جواب گفت: به حق عيسي و مادرش مريم عليهماالسلام ميدانم چه چيزي در دست توست ولي سكوت من جهت ديگري دارد. به او گفتند: چه جهت دارد؟ گفت: ميدانم خاك بهشت در دست داري، اما نميدانم از كجا بهدست شما رسيده است؟ ايشان گفت: شايد در محاسبهات اشتباهي رخ داده باشد. گفت: به عيسي و مادرش عليهماالسلام قسم ياد ميكنم كه هيچ اشتباهي نكردهام. محقق كاشاني فرمود: بله خاك كربلا را در دست دارم، تربت حضرت سيدالشهدا حسين بن علي عليهماالسلام است و پيامبر صلي اللَّه عليه و آله فرمودهاند كه كربلا قطعهاي از خاك بهشت است. و بدين ترتيب او از مسيحيت دست برداشت و به بركت تربت كربلا به دين اسلام مشرّف گرديد (خزينة الجواهر: ص 592)
3. محدث نوري از عالم جليل القدر ميرزا محمد شهرستاني نقل ميكند: شبي در عالم رؤيا خود را در رواق بالاي سر حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام مقابل شباك ديدم. حاج حسينعلي خاتون آبادي، كه مرد صالحي بود نيز حضور داشت، و بنابر عادت هميشگي خويش فضيلت مجاورت كربلا را انكار ميكرد. او معتقد بود كه اينكار موجب قساوت قلب ميشود. پس از آن ديدم كه مولا و سرور ما حضرت صاحب الزمان عليهالسلام نيز تشريف دارند. حاج حسينعلي عرض كرد: شما اينجا تشريف داريد و مردم براي زيارت شما به سامره ميروند؟ فرمودند: در آنجا نيز هستم، سپس فرمودند: احدي را از كربلا به سوي جهنم نميبرند، و دو مرتبه به قبر مطهر اميرالمؤمنين عليهالسلام اشاره فرموده و قسم ياد كرد كه به حق اميرالمؤمنين عليهالسلام، احدي را از كربلا به جهنم نميبرند. من به خاطرم گذشت كه قسم خوردن معصوم به جهت انكار حاج حسينعلي است. سپس فرمودند: به شرط آنكه يك شب در آنجا بيتوته كند. من خيال كردم مقصود حضرت عبادت كردن يك شب است. عرض كردم: ما تا طلوع خورشيد خوابيم. فرمودند: حتي اگر تا طلوع خورشيد خواب باشيد. مرحوم شهرستاني ميفرمايد: همين رؤيا موجب شد كه من دست از مجاورت كربلاي معلاّ برندارم» [دارالسلام: ج 2 ص 148].
4. آیت الله شيخ علياكبر نهاوندي از شيخ محمود عراقي چنين نقل كرده است: «يكي از خادمان حرم مطهر حضرت سيدالشهدا عليهالسلام ميگويد: شبي نوبت كشيك دادن من بود. مردم رفتند و درها را بسته و قفل كرديم. خادمان همگي خوابيدند و شب از نيمه گذشته بود كه ديدم دو نفر از باب زينبيه داخل صحن شدند و بالاي سر قبر ميتي آمدند كه روز گذشته به خاك سپرده شده بود. قبر را شكافته و ميت را بيرون آوردند، و هر چه آن ميت به آنها التماس و استغاثه كرد فايدهاي نداشت تا هنگامي كه خواستند او را ببرند رو به طرف قبر مطهر كرده عرض كرد: «أهكَذا يُفْعَلُ بِجارِك يا اباعبدالله. اي اباعبدالله، آيا رواست به كسي كه به شما پناهنده شده، چنين رفتاري شود»؟ناگهان صدايي از حرم مطهر شنيدم، كه از هيبت آن ديوارها و قنديلها به لرزه در آمد و فرمود: رُدّوه، رُدّوه، او را برگردانيد، او را برگردانيد. آن دو نفر به عجله جنازه را به جاي خود برگردانده و رفتند. صبح روز بعد كنار آن قبر آمدم و ديدم اثر شكافتن و تغيير در آن ظاهر است» [با تصرف از خزينة الجواهر: ص 562، به نقل از دارالسلام عراقي].
5. مرحوم هزار جريبي مذكور از مرجع كبير آقا محمد باقر وحيد بهبهاني نقل كرده كه فرموده است:«در عالم رؤيا حضور مبارك حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام شرفياب شدم. عرض كردم: اي سيد و مولاي من، آيا از كسي كه در جوار شما به خاك سپرده شود سؤال ميشود؟ حضرت فرمودند: كدام ملك است كه جرأت كند از او سؤال كند؟» [با تصرف از دارالسلام محدث نوري: ج 2 ص 148] .
یکی از فواید دفن در کربلا و حتی همراه داشتن خاک کربلا این است که فشار قبر و سوال نکیر و منکر از انسان برداشته می شود. پس اولین موردی که عرض شد در این فراز همین عظمت و فضیلت کربلا است که به واسطه امام حسین (ع) با فضیلت قرار داده شده است.
بدون دیدگاه