برطرف شدن عذاب دنیوی قارون
قارون در زمان حضرت موسى به زير زمين فرورفته بود و خداوند فرشتهاى را موكّل بر او كرده بود تا هر روز او را به اندازهی قامت يك مرد به زمين فرو ببرد. بعدها که يونس در شكم نهنگ زندانی شد و مشغول تسبيح و استغفار بود، قارون صداى او را شنيد و به فرشتهی موكّل خود گفت به من اندكى مهلت بده، گويا صداى يكى از آدميان را میشنوم. آنگاه خداوند به آن فرشته فرمان داد به او مهلت دهد، پس فرشته به قارون مهلت داد.
قارون پرسيد: تو كيستى؟ يونس گفت: من گنهكار خاطى، يونس پسر متى هستم. قارون گفت: به من بگو خداوند شديدالغضب با موسى بن عمران چه كرد؟ يونس گفت: افسوس از دنيا رفت. قارون گفت: خداوند رئوف و مهربان با هارون چه كرد؟ يونس گفت: افسوس از دنيا رفت. قارون گفت: كلثوم دختر عمران كه همسر من بود چه شد؟ يونس گفت: اكنون هيچ يك از آلعمران باقى نماندهاند. قارون گفت: افسوس بر آلعمران. از آن پس خداوند به ملك موكّل او فرمان داد تا عذاب را در ايّام دنيا از او بردارد و از آن پس عذاب دنيوى او برطرف شد؛ زیرا او احوال نزدیکانش را پرسید.[1]
صلهی رحم
صلهی رحم واجبی است که چندین بار در قرآن بیان شده است. تا جایی که فرموده است: این قرآن موجب هدایت است برای مردم، اما کسی که اهل صلهی رحم نیست، اگر قران بخواند، گمراه میشود.
«…یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ»[2] بسيارى را با آن گمراه و بسيارى را با آن راهنمايى میكند (ولى) جز فاسقان را با آن گمراه نمیکند.
اما فاسقین چه کسانی هستند؟! فاسقین را در آیهی بعد معرفی میکند:
«یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ»[3] و آنچه را خداوند به پيوستنش امر فرموده قطع میکنند.
اما این شبهه برای کسی پیش نیاید که قرآن گمراه کننده برخی است؛ بلکه نکته این است که: «آب باران هم که نشان لطف و رحمت است، اگر بر بوستان ببارد گل میرویاند و اگر بر شورهزار ببارد، خار و خس.» قرآن و مثالهایش بعضیها را هدایت میکند اما آنهایی که دلشان مریض است، گمراه میشوند.
اهمیت صلهی رحم
امام رضا علیهالسلام میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَمَرَبِثَلَاثَةٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَةٌ أُخْرَى»، همانا خداوند به سه چيز امر فرموده كه همراه با سه چيزند:
«أَمَرَ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ، فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ يُزَكِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ»، به نماز و زكات امر كرده، پس هر كس نماز بخواند و زكات ندهد نماز او قبول نمیشود،
«وَ أَمَرَبِالشُّكْرِلَهُ وَ لِلْوَالِدَيْنِ فَمَنْ لَمْ يَشْكُرْ وَالِدَيْهِ لَمْ يَشْكُرِ اللَّهَ»، به شكر خود و شكر پدر و مادر امر كرده، پس هر كس از پدر و مادرش تشكر نكند، شكر خدا را به جا نياورده است،
«وَ أَمَرَبِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ، فَمَنْ لَمْ يَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ يَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ»، و به تقواى الهى و صلهی رحم امر كرده، پس هر كس صلهی رحم نكند از خدا هم پروا ندارد.[4]
سریعترین عملی که بر عمر انسان میافزاید صلهی رحم و سریعترین عملی که باعث کوتاه شدن عمر انسان میشود قطع صلهی رحم است.
انواع صلهی رحم
صلهی رحم انواع دارد:
1. صلهی عاطفی
یعنی ببینیم خانواده و فامیل کجا غمگین و کجا خوشحال میشوند، کاری که باعث ناراحت شدن خانواده و اقوام میشود انجام ندهیم، از هر کاری که باعث قطع ارتباط بشود، خودداری کنیم، مثل: غیبت کردن، حسد ورزیدن، بخل ورزیدن و خبرچینی. از جمله رفتارهای عاطفی مانند سلام کردن، مصافحه و معانقه کردن، پیام دادن در ایام و مناسبتها، دیدار داشتن خصوصاً در ایام بیماری اقوام.
رابطهی ما باید رابطهی مستحکمی باشد. در خیابان، در مسجد یا هر جای دیگر، همدیگر را میبینیم مصافحه کنیم، دید و بازدید کنیم که اینها صلهی عاطفی است.
از امام صادق علیهاسلام روایت شده: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله) مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِى بَیْتِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ أَنْتَ ضَیْفِى وَ زَائِرِى عَلَیَّ قِرَاكَ وَ قَدْ أَوْجَبْتُ لَكَ الْجَنَّةَ بِحُبِّكَ إِیَّاهُ»[5] هر كس برادرش را در ناحیهی شهر (از راه دور) براى رضاى خدا دیدن كند، او زائر خداست و بر خدا سزاوار است كه زائر خود را گرامى دارد.
یک آسیب احتمالی در دیدارها
ممکن است لقمه و یا فضای خانه اقوام برای ما مشکل داشته باشد، که باید رعایت کنیم. مثلا برای احتیاط، خمس غذایی که خوردیم را کنار بگذاریم. و یا اینکه فرزندان جوان خود را همراه نبریم.
برخورد امام سجاد علیه السلام با شخص ناسزاگو
شخصي به حضور امام سجاد (علیهالسلام) آمد، و نسبت به آن حضرت جسارت كرده و سخنان درشت و ناسزا گفت. امام سجاد (علیهالسلام) سكوت كرد، و هيچ سخني به او نگفت، او رفت (با توجه به اينكه آن شخص، در يك جريان شخصي نسبت به امام ناراحت شده بود، و مربوط به كيان دين نبود). امام به همراهانش فرمود: شنيديد كه اين مرد، با من چگونه برخورد كرد؟ اينك دوست دارم، با من نزد او برويم تا بنگريد جواب او را چگونه خواهم داد. همراهان با امام حركت كردند، شنيدند كه آن حضرت در مسير راه، مكرر اين آيه را ميخواند: «والكاظمين الغيظ»، از ويژگيهاي پرهيزكاران اين است كه، خشم خود را فرو ميبرند.[6] همراهان دريافتند كه امام با او برخورد شديد نخواهد كرد. وقتي امام سجاد (علیهالسلام) به در خانه او رسيد، او را صدا زد، او از خانه بيرون آمد، در حالي كه تصور ميكرد با برخورد شديد امام، روبرو خواهد شد، برخلاف انتظار شنيدند امام (علیهالسلام) به او فرمود: برادرم! اگر آنچه به من گفتي، در من وجود دارد، از درگاه خدا، طلب آمرزش ميكنم، و اگر در من وجود ندارد، از خدا ميخواهم كه تو را بيامرزد. آن مرد بين دو چشم امام را بوسيد و عرض كرد: آنچه گفتم در وجود تو نيست بلكه من به آن سزاوارترم.[7]
این صلهی رحم، صلهی رحم عاطفی است.
2. صلهی معنوی
یعنی ما دغدغهی ایمان فامیلمان را داشته باشیم، خیرخواه و اهل نصیحت آنها باشیم. گاهی اوقات ما، در فامیل انسانهای تاثیرگذاری هستیم، جملهای میگوییم که باعث هدایت آنها میشود. خداوند به پیامبر میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ»[8] اى كسانى كه ایمان آوردهاید! خود و خانوادهی خود را از آتشى كه هیزم آن مردمان (گنهكار) و سنگها هستند، حفظ كنید.
مثلا آنها را به مجالس روضه در منزلمان دعوت کنیم تا حدیث و روضه بشنوند. در مجالس فامیلی حدیث یا آیهای بگوییم که برای همه مفید باشد. عیب پوش باشیم و در اعمال خیرمان، آنها را شریک کنیم، مخصوصاً آنهایی که از دنیا رفتهاند.
«قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ»، اول خودت و بعد اطرافیانت.
ودر جایی دیگر میفرماید: «وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ»[9] و خانوادهات را به نماز فرمان ده.
اگر انسان میبیند جوان یا نوجوانی از فامیل در نمازش کاهل است، میتواند با مهربانی و با روی خوش به او بگوید. اثر حرف فامیل بیشتر از اثر حرف پدر و مادر و اثر حرف یک غریبه است. خود فرد باید تشخیص بدهد که نصیحتش در کجاها تأثیر خواهد داشت. صلهی معنوی یک مصداقش دعا کردن برای فامیل است. مثلاً دعا کنیم خدایا همهی ارحام ما را عاقبت بخیر کن، این هم میشود صلهی رحم.
کار خیر با نیت اموات
شخصی به خواب فرزندش آمد، و گفت فرزندم کاری برای من بکن که من به شدت نیاز دارم. پسر گفت: پدر من چیزی ندارم که برایت خیرات کنم. پدر گفت هر زمانی که از خیابان رد میشوی و یک سنگی را از وسط خیابان به کنار میاندازی، همان را با نیت من انجام بده.
نماز هدیه به اموات
حضرت آیتالله بهجت فرمودند: شخصى از علماى اصفهان، اهل معقول و منقول بود که به مرحوم میرزاى شیرازى اشکالاتى داشت، لذا مطالبى نوشت، نامه را علماى اصفهان امضا کردند و به نجف رفت تا نامه را به میرزاى شیرازى بدهد. قبل از آن، به خدمت مرحوم ملا فتحعلى سلطانآبادى رسید و ایشان او را از مضمون نامهاى که در جیب آن عالم اصفهانى بود، با خبر کرد. آن آقا تعجب کرد و با اینکه خودش را خیلى بالا مىدانست، تواضع به خرج داد، لذا به ملا فتحعلى گفت: به ما چیزى بفرمایید تا استفاده کنیم. فرمود: شما که خود از علما و بزرگانید. اصرار کرد، مرحوم ملا فتحعلى فرمود: «به سه چیز مداومت داشته باشید: 1. نماز اول ماه 2. زیارت عاشورا در هر روز 3. هر شب دو رکعت نماز وحشت بخوانید و به مؤمنین و مؤمناتى که کسى را ندارند و از دنیا رفته اند، هدیه کنید.»[10]
دعا در حق غیر
روايت شده از ابراهيم بن هاشم كه گفت: من عبدالله بن جندب را ديدم در موقف عرفات و حال هيچ كس را بهتر از او نديدم، پيوسته دستهاى خود را به سوى آسمان بلند كرده بود و آب ديدهاش بر روى او جارى بود تا به زمين میرسيد، چون فارغ شدند، گفتم: وقوف هيچ كس را بهتر از وقوف تو نديدم، گفت: به خدا سوگند كه دعا نكردم مگر برادران مؤمن خود را زيرا كه از حضرت امام موسى عليهالسلام شنيدم كه هر كه دعا كند از براى برادران مؤمن خود در غيبت او از عرش به او ندا رسد كه از براى تو صد هزار برابر او باد، پس من نخواستم كه دست بردارم از صد هزار برابر دعاى ملك كه البته مستجاب است براى يك دعا خود كه نمیدانم مستجاب خواهد شد يا نه.[11]
3.صلهی علمی
اگر در زمینهای علم داریم، به فامیل یاد بدهیم، آیهای، داستان و یا حدیثی، …
پیامبر مکرم اسلام نقل شده است که میفرمایند: مسلمان به برادرش هدیهای بهتر از کلمهای حکمتآمیز که بر هدایت او بیافزاید، یا او را از سقوط بازدارد، اهدا نکرده است.[12]
بهترین هدیه جملهای میتواند باشد که انسان را به سمت بهشت و دوری از آتش جهنم سوق دهد. گاهی در فضای مجازی و گروههای فامیلی میشود با گفتن یک نکته، یک حدیث و یا سخنی عبرتآموز باعث هدایت افراد شد، همانطور که میشود یک پیام باعث بیدین شدن بعضی افراد شود. فرقی نمیکند فامیل، تحصیلاتش در چه حد باشد، در هر صورت علامهی دهر نیست، ممکن است در یک زمینه کاملاً عالم باشد اما در دین ضعیف باشد.کلام اهل بیت تاثیر خودش را میگذارد.
دعای حضرت رضا علیه السلام در حق معلم و متعلم
اباصلت هروی نقل میکند از امام رضا (علیهالسلام) که فرمودند: خداوند رحمت کند آنکس که امر ما را زنده نماید . اباصلت گوید من از ایشان پرسیدم آخر چگونه امر شما را زنده کند؟! امام علیهالسلام فرمود: با فراگیری تعالیم ما و یاددادن و رساندن آن به مردم چرا که اگر مردم محاسن و برتری کلام و روش ما را میدانستند بدون شک از ما تبعیت میکردند.
4.صلهی مالی
به اقوام خود کمک مالی برسانیم، حتی اگر فامیل، فقط وقتی مشکل دارد به ما مراجعه کند. چرا که رجوع مردم درحوائجشان به ما، از نعمتهای خداوند به ماست.
از امام حسین علیهالسلام نقل شده که میفرماید: «إعلموا ان حوائج الناس من نعم الله علیکم فلا تملوا النعم فتتحول الی غیرکم»[13] همانا حوایج مردم از نعمتهای خداوند بر شماست بنا بر این از نعمتهای الهی خسته نشوید که خداوند آنرا از شما (سلب نموده) و به سوی دیگران بر میگرداند.
آگاه باشید اینکه برطرف شدن گره مردم به دست شما باشد این از نعمتها واطاف خداست. چرا پیش شخص دیگری نمیرود؟! این لطف الهی است همین که میداند در فامیل کسی هست بتواند مشکلش را حل کند و اینکه خدا که به ما وجهه و اعتباری داده که در مشکلاتشان به ما رجوع میکنند. اگر ثروتمندان فامیل جمع شوند کارگاهی کوچک یا یک صندوق بزنند، و هرکار دیگری که میتواند در حل مشکلات جوانان فامیل مؤثر باشد، این بهترین نوع صدقه است.
انفاق در فامیل
ابوطلحه انصارى، بيشترين درختان خرما را در مدينه داشت و باغ او محبوبترين اموالش بود. اين باغ كه روبروى مسجد پيامبر صلیالله عليه و آله واقع شده بود، آب زلالى داشت. رسولخدا صلیالله عليه و آله گاه وبیگاه وارد آن باغ میشد واز چشمهى آن مینوشيد. اين باغِ زيبا و عالى، درآمد كلانى داشت كه مردم از آن سخن میگفتند. وقتى آيه نازل شد كه «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تنفقوا …»[14] او خدمت پيامبر رسيد وعرض كرد: محبوبترين چيزها نزد من اين باغ است، میخواهم آن را در راه خدا انفاق كنم. پيامبر صلیالله عليه و آله فرمود: تجارت خوبى است، آفرين بر تو، ولى پيشنهاد من آن است كه اين باغ را به فقراى فاميل و بستگان خويش دهى. او قبول كرد وباغ را بين آنان تقسيم كرد.
بهترین صدقه، صدقه به خویشان است.
صدقه دادن به ارحام برای حل مشکلاتشان
حميرى به حضرت امام عصر ارواحنا له الفداء نامهاى نوشت و در آن نامه از مردى سؤال كرد كه نيت كرده بود چيزى از مال خود را به يكى از برادران دينى خود بدهد ، آنگاه میبيند در نزديكانش خانوادهی فقيرى وجود دارد آيا میتواند به جاى كسى كه نيت كرده بود مالش را به او بدهد، به خانواده محتاج خود بدهد؟ حضرت در جواب مرقوم فرمود: مال را به كسى بدهد كه نزديكتر و متدينتر باشد و اگر به قول عالم بگرود كه بوده است « لا يقبل الله الصدقة و ذو رحم محتاج » يعنى خدا صدقه به غير را نمیپذيرد. اگر يكى از نزديكان فقير باشد، آن مال را بين آنكه از بستگان او و فقير است و بين آن كس كه نيت كرده است تقسيم كند تا به فضيلت هر دو نائل شود .صدقه انسان قبول نمیشود تا زمانی که رفع شود یک مشکلی از ارحامش. در ارحام یا خویشاوندانمان فقیری وجود دارد، صدقه را چرا به غریبه بدهیم؟[15]
در بحث زکات هم این گونه است، که گفته میشود زکات را اگر یک روستا هست به شهر یا روستای دیگر نبرید و همانجا به فامیلها، همسایه و کسانی که مستضعف هستند پرداخت کنید.در وصیت هم بهتر است اولویت با خویشاوندان باشد. بعضیها وصیت میکنند یک سوم مال مرا بدهید به مستضعفین در حالی که در اقوام خودش مستضعف زیاد است.
فامیل هم سلسله مراتب دارد. به ترتیب آنهایی که از انسان ارث میگیرند، اولویت با آنهاست. گاهی اوقات وضع مادی ما خوب نیست، اما می توانیم واسطه بشویم. قرض کردن جز برای صلهی رحم یا دین، خوب نیست. مراجع بزرگ تقلید هیچ وقت برای خودشان پول قرض نمیکردند اما برای دین زیاد قرض میکردند. در آخرت همان پولداری که از او پول گرفتهایم از ما تشکر خواهد کرد.
بر طرف شدن گره زندگی در دیدار با خواهر
شخصی نقل میکند: من در قسمت بایگانی ادارهای کار میکردم و پروندههای متعدد و بعضاً بسیار مهم میآمد و ما در آنجا قرار میدادیم، یک روز پرونده بسیار مهمی به دستم رسید، چند روزی که گذشت متوجه شدم آن پرونده گم شده است، هر چه گشتم پیدا نشد.
پرونده به اندازهای مهم شده بود که به بنده خبر دادند چون شما مسئول پروندهها هستید اگر تا چند روز دیگر پیدا نشود، حکمی سنگین مانند حبس ابد در مورد شما اجرا میشود.
از این رو نزد یک نفر اهل دل رفتم، ایشان دستور ختمی دادند که انجام بده، همان توسل را انجام دادم.
روزی که قرار بود نتیجه بگیریم، از منزل بیرون آمدم تا نزدیکی خیابان مولوی رفتم، دیدم پیرمردی جلو آمد و گفت: آقا! مشکل تو به دست آن شخص که عرقچین برسر دارد حل میشود.
با شنیدن این کلمات به طرف ایشان دویدم و گفتم: آقا جان به دادم برس، گفتهاند مشکلم به دست شما حل میشود، پیرمرد نگاهی به من کرد و گفت: خجالت نمیکشی!؟ چهار سال است شوهر خواهرت از دنیا رفته، یک مرتبه هم به خواهرت و بچههایش سر نزدهای، انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! تا نروی و رضایت آنها را جلب نکنی، مشکلت حل نمیشود. بعد از شنیدن صحبت پیرمرد بلافاصله به منزل خواهرم رفتم. مقداری هدیه گرفتم و آوردم، رضایتش را گرفته و از او خواستم فرزندانش را هم راضی کند، فردا که به اداره برگشتم، به من خبر دادند که پرونده پیدا شده است.
این پیر مرد عارف مرحوم شیخ رجبعلی خیاط بود.
داستانی دیگر شبیه به این داستان هست که:
یکی از تجار بازار ورشکست میشود. او مشکل خود را با شیخ رجبعلی خیاط در میان میگذارد. شیخ گفت: تو آدم بیرحمی هستی، چهار ماه است که شوهرخواهرت از دنیا رفته و تا حالا سراغ خواهرت و بچههایش نرفتهای. گرفتاری تو از این است. تاجر گفت: با هم اختلاف داریم. شیخ فرمود: ریشهی مشکل تو آنجاست، حال خود میدانی. تاجر مقداری وسایل منزل خرید و به خانه خواهرش رفت و آشتی کردند و از آن پس بود که مشکل وی حل شد.[16]
نباید در قبرستان مسلمان دفن می شد
فردی از دنیا رفت و پیامبر بر جنازهاش نماز خواندند. او فرزندان کوچکی داشت ولی تمام اموالش را وقف کرده بود و فرزندانش به گدایی افتاده بودند. حضرت فرمود: اگر من خبر داشتم که اموالش را وقف کرده است اجازه نمیدادم که جسد او را در قبرستان مسلمانان دفن کنند. با اینکه او در زمان حیات وقف کرده بود چون همسر و فرزند داشت حق نداشت این کار را بکند.
کمک به متاهلین فامیل حتی بعد از مرگ
شخصی از دنیا رفته بود، مغازهای را از یک سوم مالش خارج کرده، داده بود به شخصی و گفته بود تو که وضع مالیات خوب نیست، با این کار کن به جای اجاره، هرکدام از فامیل من که داماد شدند یا عروس شدند، اگر اهل نمازند، اجارهی سه ماه را به انها بده بقیهاش مال خودت.
5. صلهی بدنی
در اسبابکشی، مهمانی، برگزاری مجالس مانند هیئت و… به فامیل کمک کنیم. همهی اینها صلهی رحم است.
امام صادق عليهالسلام فرمود:
«خداوند بر هر يك از اعضا و جوارح انسان بلكه بر هر تار مو، بر هر لحظه از عمر زكاتي واجب كرده است. زكات پا، اهتمام در اداي حقوق الهي مانند ديدار نيكان، شركت در مجالس عبادت، اصلاح امور مردم و صلهي رحم خواهد بود.»[17]
انسانی که سالم است، ببیند کجا می تواند یک کمک بدنی انجام دهد. البته اگر در صلهی رحم افراط شود میشود مزاحمت. ما آیهی قرآن داریم که میفرماید:
«إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا»[18] هنگامى كه دعوت شديد، داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد.
منظور این آیه این است که زحمت ایجاد نکنیم، اگر میدانیم که رفتن ما باعث زحمت است، بهتر است بمانیم کمک کنیم. در یک کلام، صلهی رحم ابعاد مختلفی دارد و فقط مهمانی رفتن نیست. هر محبت و هر احسان به ارحام را صلهی رحم میگویند.
البته اگر ارحام، انسانهای فاسدی هستند و یا مجلسشان مجلس گناه است و نمی تواند برود، با فرستادن هدیه یا یک تلفن میشود صلهی رحم به جا بیاورد و در حد سلام یا تلفن و پیام از احوال آنها آگاه باشد.
پيامبر اكرم (صلّيالله عليه و آله) در اين باره فرمود: «صِلُوا أرحامَكُم وَلَو بِاالسّلام…»[19] صلهی ارحام كنيد (با ارحام خود بپيونديد) گرچه با سلام كردن باشد.
آثار دنیوی صلهی رحم
زیاد شدن عمر
اولین و مهم ترین اثر صلهی رحم، زیاد شدن عمر است.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «ما چیزی را جز صله ی رحم سراغ نداریم که (به طور مستقیم) عمر را زیاد کند ، تا آنجا که گاهی تا زمان مرگ یک نفر، سه سال مانده است، ولی او اهل صلهی رحم میشود. آنگاه خداوند، سی سال بر عمرش میافزاید و سی و سه سال دیگر زنده میماند. و گاهی اجل کسی سی و سه سال است، به خاطر قطع رحم و گسستن رابطههای خویشاوندی، کاهش مییابد و اجلش سر سه سال فرا میرسد.»[20]
تاخیر در اجل فرا رسیده
شعیب عقرقوفی میگوید:
من با شعیب (اهل مغرب) که برای زیارت به مکه آمده بود، محضر امام کاظم (علیهالسلام) رسیدیم. امام نگاهش که به یعقوب افتاد، فرمود: ای یعقوب! تو دیروز به اینجا وارد شدی و میان تو و برادرت در فلان محل درگیری پیش آمد و کار به جایی رسید که همدیگر را دشنام دادید. شما نباید مرتکب کار زشت و قبیحی شوید. فحش دادن و ناسزا گفتن به برادر دینی، از آیین ما و پدران و نیاکان ما به دور است و ما به هیچ یک از شیعیان خود اجازه نمیدهیم که چنین رفتاری را داشته باشند. تقوا و پرهیزگاری داشته باش. ای یعقوب به زودی مرگ بین تو و برادرت (به خاطر قطع رحم) جدایی خواهد افکند. برادرت اسحاق در همین سفر پیش از آنکه به نزد خانوادهاش بازگردد خواهد مرد و تو نیز از رفتارت پشیمان خواهی شد.
شما قطع رحم کردید و نسبت به یکدیگر قهر هستید، بدین جهت خداوند عمر شما را کوتاه نمود. یعقوب گفت فدایت شوم! اجل من کی خواهد رسید؟
امام فرمودند: اجل تو نیز رسیده بود ولی چون در فلان منزل به عمهات خدمت کردی و بواسطهی هدیه او را خوشحال کردی، بخاطر این صلهی رحم خداوند بیست سال بر عمر تو افزود.
شعیب میگوید: پس از مدتی یعقوب را در مکه دیدم. احوالش را پرسیدم، او گفت:
برادرم همانطور که امام (علیهالسلام) گفت بود، پیش از رسیدن به خانهی خود وفات یافت و در همین را به خاک سپرده شد.[21]
تاخیر در اجل فرا رسیده
شخصى به نام مَیسِر از امام باقر یا امام صادق علیهمالسلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود: اى مَیسر! گمان میكنم به خویشان خود نیكى مىكنى؟ گفتم: آرى فدایت شوم! من در نوجوانى در بازار كار میكردم و دو درهم مزد میگرفتم، یك درهم آن را به عمّهام و درهم دیگر را به خالهام میدادم. آنگاه امام فرمود: به خدا سوگند تاكنون دو بار مرگت فرا رسیده، ولى به خاطر صلهی رحم به تأخیر افتاده است.[22]
حل مشکلات دنیوی با برقراری صله رحم
یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط رحمةالله تعالی نقل میکند: مهندسی بود بساز و بفروش. یکصد دستگاه ساختمان ساخته بود ولی به دلیل بدهکاری زیاد شرایط اقتصادی بدی داشت و حکم جلبش را گرفته بودند. به منزل پدرم آمد و گفت نمیتوانم به خانه برگردم. خود را پنهان میکنم تا کسی مرا نبیند. شیخ با یک توجه فرمود: برو خواهرت را راضی کن،
مهندس گفت: او راضی است. شیخ فرمود نه. مهندس تأملی کرد و گفت: بله وقتی پدرم از دنیا رفت ارثیهای به ما رسید، هزار و پانصد تومان سهم او شد یادم آمد که ندادهام.
رفت و برگشت و گفت پنج هزار تومان دادم به خواهرم و رضایتش را گرفتم. پدرم سکوت کرد و پس از توجهی فرمود: میگوید هنوز راضی نشده. خواهرت خانه دارد؟ گفت: نه اجارهنشین است. شیخ فرمود: برو و یکی از بهترین خانههایی که ساختهای به نامش کن و به او بده و بیا تا ببینم چکار میشود کرد. مهندس گفت: ما دو شریک هستیم چگونه میتوانم؟
شیخ فرمود بیش از این عقلم نمیرسد، چون آن بنده خدا هنوز راضی نشده است. او رفت و یکی از خانهها را به نام خواهرش زد و اثاثیه او را در آن خانه گذاشت و برگشت.
شیخ فرمود: حالا درست شد. فردای همان روز سه تا از آن خانهها را فروخت و از گرفتاری نجات پیدا کرد.[23]
صلهی رحم اجر و ثواب عجیبی دارد.
رسول اکرم(صلیالله علیه وآله) نیز همچنین فرمودهاند: «هر کس با جان و مال خود در راه صلهی رحم کوشش کند، خداوند عزّوجلّ پاداش 100 شهید به او میدهد.»[24]
آثار اخروی صلهی رحم
عبور راحت از صراط و نزدیک شدن به بهشت از جمله آثار اخروی صلهی رحم است.
امام باقر (علیهالسلام) به نقل از پیامبر فرمود :«در دو طرف پل صراط ، امانت و صله ی رحم است. پس کسی که در امانت مردم خیانت نکرده، و با خویشان خود به نیکی رفتار نموده است، از آن به آسانی میگذرد و به بهشت وارد میشود. اما شخصی که در امانت خیانت کرده و قطع رحم نموده است، هیچ عمل دیگری به او نفع نمیرساند، و به آتش افکنده میشود.[25]
رسول خدا (صلیالله علیه و آله) فرمودند: «اُوصِیَ الشّاهِدَ مِنْ اُمَّتی و الغائِبَ مِنهُم و مَن فی اصلابِ الرجالِ و أرحامِ النّساءِ الی یوم القیامَهِ أن یَصِلَ الرَّحم…»[26] سفارش میکنم حاضران و غائبان از امتم را و کسانی را که در پشت پدران و در رحم مادران خویش هستد تا روز قیامت، که صلهی رحم نمایند، گر چه به فاصلهی یک سال راه باشد؛ زیرا صلهی رحم جزو دین است.
مهمترین ارحام که به آنها ارحام معنوی هم میگویند، سادات هستند. رسیدگی به امور سادات هم اجر زیادی دارد.
پاداش حج هر ساله برای حج نرفته
عبدالله بن مبارک مدت پنجاه سال مرتب هر دو سال یک بار برای زیارت به مکه میرفت. سالی مهیای رفتن به حج گردید و از خانه خارج شد. در یکی از منازل بین راه به زنی سیده برخورد که مشغول پاک کردن یک مرغابی مرده است.
پیش او رفت و گفت: ای زن چرا این مرغابی مرده را پاک میکنی؟ گفت کاری که برای تو فایده ندارد از چه رو میپرسی؟ عبدالله اصرار زیاد کرد. زن گفت حالا که اینقدر اصرار میورزی من زنی علویه هستم و چهار دختر دارم که پدر آنها چندی پیش از دنیا رفت. امروز روز چهارم است که ما چیزی نخورده و به حال اضطرار افتادهایم و مرده بر ما حلال است این مرغابی را پیدا کردهام و میخواهم برای بچههایم غذا تهیه کنم.
عبدالله میگوید در دل گفتم وای بر تو چگونه این فرصت را از دست میدهی؟ به زن اشاره کردم دامنت را باز کن چون باز کرد دینارها را در دامن او ریختم. زن با قیافهای که شرمندگی را حکایت میکرد سر به زیر انداخته بود. او رفت و من از همانجا به منزل خود برگشتم و خداوند میل رفتن مکه را در آن سال از قلبم برداشت. به شهر خود بازگشتم مدتی گذشت تا مردم از مکه برگشتند. برای دیدار همسایگان سفر رفته به خانه آنها رفتم. هر کدام مرا میدیدند، میگفتند ما با هم در فلانجا بودیم و شما را در فلان محل دیدیم. من به آنها تهنیت برای قبولی حج میگفتم، آنها نیز مرا تهنیت میگفتند که حج تو هم قبول باشد. آن شب را در اندیشهای عجیب به خواب رفتم در خواب حضرت رسول (صلیالله علیه و آله و سلم) را دیدم که فرمود: «عبدالله! رسیدگی و کمک به یک نفر از بچههای من کردی از خداوند خواستم ملکی را به صورت تو خلق کند تا برایت هر سال تا روز قیامت حج بگذارد اینک میخواهی پس از این به حج برو و میخواهی ترک کن.»[27]
کسی که خمس ندهد، هم سهم سادات فقیر را نمیدهد و هم حق امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را میخورد که باعث مشکلات در زندگیاش میشود. مهمترین احترام، احترام به خاندان عصمت و طهارت و اهل بیت (علیهالسلام) است. هر کس به اهل بیت احترام میگذاشت، خدا دست او را گرفت و هر کس بی حرمتی کرد سخت عقوبت شد.
خداوند در قرآن میفرماید: «ومن أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فإنّ معیشةً ضَنکا»[28] و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ (و سختى) خواهد داشت.
[1] . بحارالانوار، ج 14، ص 380، باب 26 قصص یونس و ابیه متی.
[2] . سوره بقره، آیه 36.
[3] . همان، آیه 27.
[4]. خصال، جلد 1، صفحه 156؛ بحار الأنوار ، جلد 71 ، صفحه 68.
[5] . اصول كافى، ج 3، ص 256، روایت 6.
[6] . سوره آلعمران، آیه 134.
[7] . داستان دوستان
[8] سوره تحریم، آیه 6
[9] . سوره طه، آیه 132.
[10] . کتاب نکته هاى ناب : ۱۴۸
[11] . رجال كشى، 2/852
[12] . مجموعه ورام، ج 2، ص 212، نهج الفصاحه، ح 2624
[13] .بحار 71/318 ,مستدرک الوسایل 12/369.
[14] . تفسير كبير ومجمعالبيان؛ صحيحبخارى، ج 2، ص 81.
[15] . درر الأخبار من بحار الأنوار، صفحهی 667.
[16] کیمیای محبت ص 125.
[17] . مصباح الشریعه، باب 22
[18] .سورهی احزاب، آیهی 53
[19] . تحف العقول، ص 40.
[20] . کافى : ج ۲، ص ۱۵۲، ح ۱۷.
[21] . داستانهای بحارالأنوار،ج2،ص119.
[22] . بحارالانوار ، ج 6 ، ص 264 .
[23] . کیمیای محبت اثر آیت الله ری شهری؛ صفحه ۱۴۱.
[24] . من لایحضره الفقیه، ج 4، ص
[25] . بحارالانوار، ج71، ص 118
[26] . الکافی، ج ۲، ص ۱۵۸
[27] . شجره طوبی، ص ۱۱ در ریاحین الشریعه مدت حج را پنج سال نوشته و نیز در کشکول بحرانی نقل از منهاج الیقین علامه.
[28] .سورهی طه، آیهی 124.
بدون دیدگاه