شخصی متكبر كه برای خود جايگاه مهمی مي‌ ديد، در حرم حضرت رضا (علیه السلام) به فكر فرو رفت كه من در پيشگاه حضرت چه مقامي دارم. با خود گفت: اولين كلمه‏ ای كه يك نفر به من بگويد، نشان‌دهنده مقام من باشد.
همین طور كه ايستاده بود زنی از كنارش عبور كرد. او به تصور اين‌كه همسر خودش است گفت: بايست با هم برويم خانه. زن برگشت و به او گفت: خيلی الاغ هستی!

ناگهان شك كرد كه آیا همين كلمه نشان‌ دهنده مقام اوست یا خیر؟

زن برگشت و گفت: شک نكن، خيلی الاغی!

 

منبع: مجموعه فيش هاى تبليغى، حجت الاسلام قرائتی، خاطرات‏ و لطايف، ص 1

داستانی از کتاب «منظومه جهاد»، حجت الاسلام سید محمد حسین راجی، ص 239 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید