در جنگ خندق حضرت علی (علیه السلام) وقتی خواستند کار عمروبن عبدود را تمام کنند، بر صورت امام آب دهان انداخت. امام دوری زدند و بعد کار او را تمام کردند. از امام پرسیدند که چه شد. فرمودند: اگر آنجا کار او را تمام میکردم به خاطر عصبانیت بود. کمی راه رفتم و عصبانیت من تمام شد و بعد به خاطر خدا او را کشتم.
بدون دیدگاه