مظلوم ترین شهدای زنده
طلبه ای نقل میکرد که دخترخانمی به من گفت: «فقط دعا کنید پدرم شهید بشود»؛ خشکم زد. گفتم: «دخترم این چه دعایی است؟» گفت: «آخر پدرم جانباز اعصاب و روان است» گفتم: «انشاءالله خوب میشود. چرا دعا کنم شهید بشود؟» گفت: «هر وقت حمله عصبی به وی دست میدهد و حال خودش را نمیفهمد، شروع میکند من و مادر و برادرم را کتک میزند. اما مشکل ما این نیست». گفتم: «پس مشکل چیست؟» گفت: «بعد از اینکه حالش خوب میشود و متوجه میشود که چه کاری کرده، شروع میکند دستها و پاهای همه ما را میبوسد و معذرتخواهی میکند. حاجآقا، ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمان را ببینیم. دعا کنید پدرم شهید بشود و به رفیقانش ملحق بشود».
برشی از کتاب «منظومه جهاد» اثر حجت الاسلام سید محمد حسین راجی، ص ۳۶
برای دریافت تصویر با کیفیت، روی عکس کلیک کنید